دهکده اطلاعات |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شنبه 21 دی 1392برچسب:, :: 22:31 :: نويسنده : محمد رضا همتی
«5 حقیقت عدد پی» عدد مشهور 3.14 یا همان عدد "پی" در پیچیده ترین حالت عددی خواهد بود که تا کنون دو هزار و 700 بیلیون رقم اعشار برای آن محاسبه شده است اما نشریه نیوساینتیست پنج وجه دیگر این عدد را نیز به مناسبت روز عدد پی آشکار کرده است.
باتشکر شنبه 21 دی 1392برچسب:, :: 22:14 :: نويسنده : محمد رضا همتی
«گزری بر تاریخچه عدد پی» عدد p (پي) سرگذشتي حداقل 3700 ساله دارد. پي يكي از مشهور ترين عددها در دنياي رياضي است. و نماد p يكي از حروف الفباي لاتين است.ساده ترين و بهترين راه معرفي p اين است :
تربيع دايره: «گزری دیگر بر تاریخچه عدد پی» سابقه تاريخي عد«دپي »را در نوشته اي به نام پاپيروس يافته اند. در اين نوشته مصريان عدد پي را برابر با سه محاسبه كرده اند. همچنين رياضيدانان بابلي هم آن را به مقدار سه محاسبه نموده اند. رياضيدانان دو كشور بايد اين رقم را از راه تجربه نتيجه گرفته باشند بدين سبب مبناي دقيق علمي ندارد.
باتشکر شنبه 21 دی 1392برچسب:, :: 21:33 :: نويسنده : محمد رضا همتی
«خرس قهوه ای»
نام فارسی : خرس قهوه ای نام انگللیسی : brown bear نام علمی :ursus arctos خانواده : خانواده ی خرس ها (ursidae) جمعیت : نامعلوم پراکنش : در اروپا ، آمریکا و آسیا پراکنده است. در ایران ازشمال خراسان تا آذربایجان و لرستان ، خوزستان و فارس دیده می شود. زیست گاه : خرس قهوه ای در مناطق جنگلی خزر ، ارسباران و زاگرس ، علف زارهای مرتفع کوهستانی و دره های پایین دست جنگل زندگی می کند. اندازه : طول بدن این پستاندار 180 تا 250 سانتی متر ، طول دمش 6 تا 14 سانتی متر ، ارتفاع بدنش 90 تا 120 سانتی متر و وزنش 100 تا 385 کیلو گرم است و بزرگ ترین گوشت خوار ایران به شمار می رود. ریخت شناسی : خرس قهوه ای جثه ای بزرگ ، گوش هایی کوچک و گرد ، دمی بسیار کوچک و نامشخص ، سری پهن ، پوزه ای کشیده و چشم هایی ریز و نزدیک به هم دارد.گردنش کوتاه و کلفت ، دست و پایش بلند و کلفت دارای 5 ناخن بلند ، بدنش پوشیده از موهای انبوه ، زبر و بلند و رنگ موهای بدنش بسیار متغیر و از زرد روشن تا قهوه ای تیره است. رژیم غذایی : خرس قهوه ای همه چیز خوار است و اغلب از مواد گیاهی شامل میوه ، ریشه ، دانه و جوانه ی گیاهان تغذیه می کند.گاهی هم حشره ، مهره داران کوچک ، ماهی ، لاشه ی حیوانات ، دام های اهلی ، زباله و عسل می خورد. زاد آوری : جفت گیری خرس های قهوه ای در اواسط تابستان صورت می گیرد و نوزادان در زمستان به دنیا می آیند. وضعیت حفاظتی :ا ین گونه در ایران جمعیت به نسبت مناسبی دارد؛ ولی در برخی نواحی جمعیت آن رو به کاهش است.
شنبه 21 دی 1392برچسب:, :: 12:0 :: نويسنده : محمد رضا همتی
«چین بزرگترین پایگاه داده را می سازد»
نهادهای دولتی چین بودجه این طرح را که «شهرهای ابری» نام دارد تامین میکنند.
چین هم اکنون در حال ساخت مجموعهای از پایگاههای داده بسیار بزرگ است که تکمیل آن علاوه بر اینکه این کشور را به یکی از پیشرفتهترین مراکز دارای زیرساختهای فناوری پردازش ابری تبدیل میکند، فرصتهای تجاری بیشماری را نیز برای شرکتهای آمریکایی به وجود میآورد. به گزارش همكاران سيستم مطابق گزارش وب سایت computerworld چین تلاش میکند با ساخت صدها مرکز داده بزرگ نیاز جمعیت آنلاین ۵۰۰ میلیونی خود را برطرف کند. این مراکز داده برای شتاب بخشیدن به رشد صنعت ارتباطات دور و خدماتی مثل تجارت الکترونیک، بانکداری آنلاین و دولت الکترونیک ساخته میشود. این پایگاهها همچنین قرار است به عنوان زیرساخت فناوری های پردازشی برای شرکت های خارجی مورد استفاده قرار گیرد. ساخت این پایگاه های داده براساس یک طرح پنج ساله با پشتیبانی دولت چین صورت میگیرد. نهادهای دولتی چین بودجه این طرح را که «شهرهای ابری» نام دارد تامین میکنند. شهرهای ابری به مناطق صنعتی اطلاق میشود که قرار است زیرساختهای موردنیاز برای تاسیس ۲۰ پایگاه داده را فراهم کنند. این پایگاه ها هم اکنون در مساحتی به اندازه ۵۰ هزار متر مربع در دست ساخت است. رشد و توسعه پایگاههای داده در چین فرصتهای زیادی را پیش روی شرکتهای آمریکایی از قبیل اچپی و آیبیام قرار میدهد. چرا که این شرکتها هم اکنون در چین بیش از هر کشور دیگری دفاتر تحقیق و توسعه و نیروی کار دارند. این شرکتها هم اکنون چین را در پیشبرد این طرحها یاری میکنند. این کشور در گذشته نیز پایگاه های داده زیادی ساخته بود اما این مراکز به سرعت ظرفیت و کاربرد خود را به خاطر زیرساختهای ضعیف از دست داد. اما چین حالا امیدوار است که بتواند این طرح را به شیوه موفق تری به سرانجام برساند. مقامات چینی حتی موضوع انتشار گازهای کربنی حاصل از فعالیت این پایگاههای داده را از نظر دور نداشتهاند و دستور دادهاند در ساخت پایگاههای داده جدید از فناوریهای مدرن که از لحاظ صرف انرژی بهصرفهتر هستند، استفاده شود. با وجود اینکه صنعت ذخیره و پردازش داده در چین در حال رشد و شکوفایی است، اما تحلیلگران در باره استفاده شرکتهای خارجی از این پایگاهها شک و شبهههایی را مطرح کردهاند. حق مالکیت پایگاههای داده و دیگر تجهیزات موجود در این مراکز از جمله مهمترین موضوعات مورد نظر تحلیلگران است که معتقدند ممکن است موانعی را پیش پای شرکتهای خارجی بگذارد. البته چین در این زمینه با رقبای سرسختی مثل سنگاپور و هنگ کنگ روبروست. یکی دیگر از چالشهای چین در این زمینه قواعد محدود کننده این کشور در حوزه فناوریهای اطلاعاتی است. شنبه 21 دی 1392برچسب:, :: 11:49 :: نويسنده : محمد رضا همتی
«نسخه جدید JAlbum به بازار آمد»
امروزه ساخت آلبومهای عکس به یکی از سرگرمیهای مفید کاربران تبدیل شده است.
به گزارش گجت نیوز از همکاران سيستم، نرمافزارهای متعددی برای ساخت آلبومهای دیجیتال وجود دارد که JAlbum یکی از آنهاست. در واقع این نرمافزار که تقریباً عملکردی مشابه پیکاسا (محصول شرکت گوگل) و iPhoto (محصول شرکت اپل) دارد، برای سازماندهی، ویرایش و انتشار عکسهای دیجیتالی به کار میرود. گفته میشود کار با این نرمافزار بسیار آسان و سریع بوده و استفاده از آن به دانش فنی کار با رایانه نیاز ندارد. کاربران با استفاده از JAlbum به سادگی میتوانند عکسهای دیجیتال خود را به صورت صفحات منظم وب در آورده و آنها را در وب سایت خویش به نمایش گذارند. شرکت سازنده، فضایی رایگان برای به اشتراک گذاشتن عکسهای تولید شده توسط JAlbum به کاربران اختصاص میدهد. به گزارش ویتری، اخیراً نسخه جدیدی از نرم افزار JAlbum عرضه شده است. این نسخه که Jalbum ۱۰.۳ نام دارد، با حدود ۱۴ مگابایت حجم، به صورت رایگان قابل دانلود و استفاده است. نسخه جدید از ۳۲ زبان پشتیبانی میکند. علاقهمندان، برای دانلود این نرمافزار میتوانند به آدرس اینترنتی jalbum.net مراجعه نمایند. پنج شنبه 19 دی 1392برچسب:, :: 22:25 :: نويسنده : محمد رضا همتی
«خواص میوه ها» 1) خواص سیر: سیر قوه باء را تقویت می کند،ادرار را زیاد نموده و عروق شعریه را باز می کند و همین موضوع سبب می شود که فشار خون پایین بیاید. سیر بهترین درمان نسیان وفراموشی است،خوردن سیــــــر کدورت ذهن را از بین می برد . میکروبهای وبا و گریپ و عده ی زیادی از میکروبها را نابــــود می سازد . سیر بهترین مقوی پیاز مغز بوده،روی غدد مغز تاثیر نیکو دارد . سیر دارای ویتامینهای ث،ب بوده و خوردن ان برای بیماران رماتیسم و نقرس مفید است و بوی آن را معمولا" با خـوردن سبزیهای سبز می توان از بین برد . سیر اثر نیکویی در ضدعفونی کردن معده دارد،ولی نباید در خوردن آن افراط کرد اگر با غذا همــه روزه یک پر سیر میل نمایید بوی آن شما را آزار نمی دهد و همیشه سالم خواهید بود . 2) احادیث درباره خوردن سیر: رسول اکرم (ص) :«سیر شفای هفتاد بیماری است» سیر*در تقویت بنیه و جلو گیری از تصلب شرایین و پائین کشیدن فشار خون دوائی کامل و کافیست.سیر*جریان خون را در رگها تنظیم میکند و خون را صاف میکند.سیر*از پیریهای زود رس که نتیجه فساد خون است و رماتیسم و بواسیر،این گیاه سودمند اثری شفا بخش دارد.سیر*این بیماریها را علاج میکند یا دست کم تخفیف میدهد:« سل ریوی،آنفلونزا،نفس تنگی،زخم معده، عفونت روده ها دیفتری، کدورت رنگ پوست،التهابات معدی». امام صادق(ع) : «در سیزده قرن پیش در مورد خواص سیر دستور های طبی فرموده که با عقیده دانشمندان فن پزشکی در این عصر تطبیق میشود.و نیز امام فرموده «بوسیله سیر دردهای خود را درمان کنید». پنج شنبه 19 دی 1392برچسب:, :: 22:14 :: نويسنده : محمد رضا همتی
«تاريخچه فيزيک» تعريف فیزیک از واژه یونانی physikos به معنی « طبیعی» و physis به معنی « طبیعت» گرفته شده است. پس فیزیک علم طبیعت است به عبارتی در عرصه علم پدیده های طبیعی را بررسی می کند. علم فیزیک علم فیزیک رفتار و اثر متقابل ماده و نیرو را مطالعه می کند.مفاهیم بنیادی پدیده های طبیعی تحت عنوان قوانین فیزیک مطرح می شوند.این قوانین به توسط علوم ریاضی فرمول بندی می شوند به طوریکه قوانین فیزیک و روابط ریاضی با هم در توافق بوده و مکمل هم هستند.و دو تایی قادرند کلیه پدیده های فیزیکی را توصیف نمایند. تاریخچه علم فیزیک از روزگاران باستان مردم سعی می کردند رفتار ماده را بفهمند. و بدانند که:چرا مواد مختلف خواص متفاوت دارند؟ چرا برخی مواد سنگینترند؟ و… همچنین جهان ، تشکیل زمین و رفتار اجرام آسمانی مانند ماه و خورشید برای همه معما بود. قبل از ارسطو تحقیقاتی که مربوط به فیزیک می شد ، بیشتر در زمینه نجوم صورت می گرفت. علت آن در این بود که لااقل بعضی از مسائل نجوم معین و محدود بود و به آسانی امکان داشت که آنها را از مسائل فیزیک جدا کنند. در برابر سوالاتی که پیش می آمد گاه خرافاتی درست می کردند، گاه تئوریهایی پیشنهاد می شد که بیشتر آنها نادرست بود. این تئوریها اغلب برگرفته ازعبارتهای فلسفی بودند و هرگز بوسیله تجربه و آزمایش تحقیق نمی شدند. و بعضی مواقع نیز جوابهایی داده می شد که لااقل بصورت اجمالی و با تقریب کافی بنظر می رسید.
در آن زمان جهان به دو قسمت تقسیم می شد: جهان تحت فلک قمر و مابقی جهان.مسائل فیزیکی اغلب مربوط به جهان زیر ماه بود و مسائل نجومی مربوط به ماه و آن طرف ماه نیز،« فیزیک ارسطو» یا بطور صحیحتر« فیزیک مشائی» بود که در چند کتاب مانند« فیزیک»،« آسمان»،« آثار جوی»،« مکانیک»،« کون و فساد» و حتی« مابعدالطبیعه» دیده می شد. در قرن 17 ، گالیله برای اولین باربه منظور قانونی کردن تئوریهای فیزیک ، از آزمایش استفاده کرد. او تئوریها را فرمولبندی کرد و چندین نتیجه از دینامیک و اینرسی را با موفقیت آزمایش کرد. پس از گالیله ، اسحاق نیوتن ، قوانین معروف خود «قوانین حرکت نیوتن) را ارائه کرد که به خوبی با تجربه سازگار بودند. بدین ترتیب فیزیک جایگاه علمی و عملی خود را یافت و روزبه روز پیشرفت کرد، مباحث آن گسترده تر شد، تا آنجا که قوانین آن از ریزترین ابعاد اتمی تا وسیعترین ابعاد نجومی را شامل می شود. اکنون فیزیک مانند زنجیری محکم با بقیه علوم مرتبط است و هنوز هم به سرعت در حال گسترش و پیشرفت می باشد. نقش فیزیک در زندگی هر فرد بزرگ یا کوچک، درس خوانده یا بیسواد ، شاغل یا بیکار خواه ناخواه با فیزیک زندگی می کند. عمل دیدن و شنیدن ، عکس العمل در برابراتفاقات ، حفظ تعادل در راه رفتن و… نمونه هایی از امور عادی ولی در عین حال وابسته به فیزیک می باشند. پدیده های جالب طبیعی نظیر رنگین کمان ، سراب ، رعد و برق ، گرفتگی ماه و خورشید و… همه با فیزیک توجیه می شوند. برنامه های رادیو ، تلویزیون ، ماهواره ، اینترنت ، تلفن و… با کمک فیزیک مخابره می شوند. با این نمونه های ساده ، می توان تصور کرد که اگر فیزیک نبود و اگر روزی قوانین فیزیک بر جهان حاکم نباشند، زندگی و ارتباطات مردم شدیدا دچار مشکل می شود. فیزیک و سایر علوم فیزیک، دینامیک و ساختار درونی اتم ها را توصیف می کند. و از آنجا که همه مواد شامل اتم هستند، پس هر علمی که در ارتباط با ماده باشد، با فیزیک نیز مرتبط خواهد بود. علومی نظیر: شیمی ، زیست شناسی ، زمین شناسی ، پزشکی ، دندانپزشکی ، داروسازی ، دامپزشکی ، فیزیولوژی ، رادیولوژی ، مهندسی مکانیک ، برق ، الکترونیک ، مهندسی معدن ، معماری ، کشاورزی و … . فیزیک درصنعت ، معدن ، دریانوردی ، هوانوردی و… نیزکاربرد فراوان دارد. اینکه ابزار کار هر شغلی و هر علمی مبتنی براستفاده ازقوانین و مواد فیزیکی است، نقش اساسی فیزیک درسایر علوم و رشته ها را نمایان می کند. علاوه برآن استفاده روزافزون از اشعه لیزر در جراحی ها و دندانپزشکی، رادیوگرافی با اشعه ایکس در رادیولوژی ، جوشکاری صنعتی و… نمونه هایی از کاربردهای بیشمار فیزیک در علوم دیگرمی باشند.
فیزیک و آینده با این روند رو به رشدی که علم فیزیک در کنار سایر علوم دارد، می توان امیدوار بود که در آینده به چراها و چگونگی های عالم طبیعت پاسخ داده شود و این دنیای فیزیک سکوی پرتاب به عالم متا فیزیک باشد. در آينده شايد رسیدن به سرعت نور و فراتر از آن را مقدور باشد. در آينده شايد بتوان : - مثالهای عجیب نسبیت را عملی کند. - معمای مثلث برمودا را حل کند. - واقعیت یوفوها( بشقاب پرنده ها) را مشخص کند. - به راز وجود یا عدم وجود هوش فرا زمینی واقف شود. - و… كشفيات وابسته به فيزيك: اعراب – مصريان و ديگران نظام عدد نويسي كنوني – هندسه مقدماتي و رياضيات مقدماتي را ابداع مي كنند. قبل از ميلاد : 525 فيثاغورث : با ابداع آميزه اي از رياضيات و عرفان از افسانه رويگردان شده به اعداد كه آنها را منبع حقيقت مي داند روي مي آورد. 340 ارسطو : مجادله مي كند كه زمين به جاي يك فلات مسطح يك كره گرد است. 295 اقليدس : كتاب خود عناصر را منتشر و دانش هندسه را منظم و مرتب مي كند.
260 اريستار كوس ساموسي : اصل گردش زمين به گرد خورشيد و عالمي بسيار پهناور را پيش مي كشد. 240 : ارشميدس : مكانيك كلاسيك و دانش فيزيك مقدماتي را پي ريزي و مدون مي كند. 200 اراتوستنس : روش اندازه گيري محيط زمين را به دست مي دهد. 100 كلاديوس پتالومي ( بطلميوس) : مدل پيچيده زمين مركزي جهان را مي سازد كه تا 1400 سال بعد اساس دانش نجوم باقي مي ماند. بعد از ميلاد 1515 لئوناردو داوينچي : در زمينه هاي مكانيك – هيدروليك و آيرو ديناميك مشاهدات و برداشت هاي مهمي مي كند. 1543 نيكلاس كپرنيك : كتاب ( درباره گردش سيارات) را منتشر و اصل خورشيد مركزي جهان را مطرح مي كند. 1572 تيكوبراهه : يك نوا (ستاره جديد = Nova ) مشاهده مي كند كه گواهي بر متغير بودن جهان مي شود. 1610 گاليلئو گاليله : براي نخستين بار آسمان شب را از درون يك دوربين نجومي تلسكوپ مي بيند و كشفياتي را اعلام ميكند كه مويد صحت نظريه كيهاني كپرنيك است. 1619 يوهان كپلر : ثابت مي كند كه مسير حركت سيارات به گرد خورشيد بيضي شكل است و قوانين حركت آن ها را بدست مي آورد. 1687 آيزاك نيوتن : با انتشار كتاب پرنسيپاي خود نشان مي دهد كه نيروي جاذبه ثقل كه از قانون تناسب معكوس با مجذور فاصله پيروي مي كند. عامل حركت سقوطي اجسام به طرف زمين و حركت مداري كره ماه به زمين – هر دو – يكي است. 1799 پي ير سيمون دو لاپلاس : براي فرضيه جاذبه عمومي نيوتن شالوده اي رياضي بنا و نظريه احتمالات را نيز پي ريزي مي كند. لاپلاس به پايه گذاري دستگاه آحاد اندازه گيري متريك هم كمك مي كند. 1824 كارل فردريش گاوس : اصول هندسه غير اقليدسي را پي ريزي مي كند. 1824 كريستين دوپلر : كشف مي كند كه فركانس امواج نوري و صوتي يك منبع در حال حركت به چشم و گوش يك ناظر ايستاده كمتر مي آيد اگر منبع در حال دور شدن از او و بيشتر مي آيد. اگر منبع در حال نزديك شدن به او باشد. 1831 مايكل فارادي : پديده القاي الكترومغناطيسي را كشف مي كند. 1848 ويليام كولن : دماي صفر مطلق را تعيين مي كند. 1848 ژان لئو فوكو : روش هايي براي اندازه گيري سرعت نور در هوا ابداع و ثابت مي كند كه سرعت سير نور در آب و ساير محيط هاي شفاف به نسبت عكس ضريب هاي شكست نوري آن محيط كاهش مي يابد. 1860 رابرت بنزن و گوستاو كيرشهف : تجزيه طيفي را پي ريزي و مقايسه مواد آزمايشگاهي با مواد سازنده خورشيد و ستارگان ديگر را كه در عمل به معناي امكان تعيين جنس مواد سازنده آن كرات از روي زمين است ممكن مي كند. 1864 جان كلارك ماكسول : در گفتار درباره الكتريسيته و مغناطيس- را كه امكان فهم پديده هاي مربوط به اين حوزه دانش را بسيار بيشتر مي كند منتشر مي سازد. 1879 آلبرت مايكلسن : با استفاده از اصول فوكو سرعت سير نور را اندازه مي گيرد. 1887 آلبرت مايكلسن و ادوارد مورلي : آزمايش هاي دقيقي انجام و به كمك آن ها نشان مي دهند كه فضا از چيزي به نام اتر كه وجود آن براي انتشار نور لازم دانسته مي شد نمي تواند پر باشد. 1894 هاينريش هرتز : عملا نشان مي دهد كه امواج الكترومغناطيسي با سرعت نور سير مي كنند و مانند آن مي توانند بازتابش و شكست داشته باشند و قطبي يا پلاريزه هم بشوند. 1895 ويليام رونتگن : اشعه ايكس را كشف و نخستين برنده جايزه نوبل در فيزيك مي شوند. 1898 ماري و پير كوري : عناصر راديو اكتيو راديوم و پولونيوم را شناسايي مي كنند. 1900 ماكس پلانك : نظريه كوانتومي تابش (تشعشع) را بصورت يك اصل بيان كرد و با آن فيزيك كوانتومي را پايه ريزي كرد. 1904 ارنست رادرفورد : نشان مي دهد كه عمر زمين را مي توان با محاسبه مقدار گاز هليومي كه از سنگ معدن مواد راديواكتيو خارج مي شود اندازه گرفت. 1905 آلبرت انيشتين : مقالاتي درباره نظريه نسبيت خاص – پديده فوتو الكتريك و حرارت براوني منتشر مي كند كه نظريه نسبيت وي اندازه كيري زمان و مكان در سرعت هاي زياد را ناهنجار و جرم و انرژي را معادل يكديگر مي داند. 1906 جي جي تامسون : وجود ذره الكترون را عملا تثبيت مي كند. 1911 ارنست رادرفورد : نشان مي دهد كه بخش اعظم جرمي اتم در هسته بسيار كوچك آن جاي دارد. 1913 نيلز بوهر : نظريه ساختار اتم را فرمول بندي مي كند. 1916 آلبرت انيشتين : نظريه نسبيت عام خود را كه نظريه بنيادي درباره فضا – زمان و جاذبه ثقل است منتشر مي كند و جاذبه ثقل را پديده اي ناشي از فضاي خميده ميداند. 1924 شاهزاده لويي دوبروي : اصل علمي را مطرح مي كند كه به موجب آن ماده حتي شيئي مانند الكترون كه در حالت عادي ذره شناخته مي شود در عين حال رفتار موجي هم دارد. 1925 ولفگانگ پاولي : اصل منع (exclusion principal) خود را كه در شناخت خطوط طيفي نور ستارگان و سحابي ها كارايي دارد بيان مي كند. 1926 اروين شرودينگر : معادله موج خود را كه شارح چگونگي حركت امواج دوبروي از مكاني به مكان ديگر است. و اينك معادله مركزي مكانيك كوانتومي دانسته مي شود تدوين و تثبيت مي كند. 1927 يان اورت : ثابت مي كند كه كهكشان راه شيري در چرخش است و چندي بعد با استفاده از تلسكوپ راديويي نقشه هايي از بازوي مارپيچي اين كهكشان تهيه مي كند. 1928 پي . ا. ام ديراك : با محاسبه وجود ذرات ضد ماده را پيش بيني مي كند كه اينها ذراتي هستند مانند ذرات ماده معمولي ولي بار الكتريكي مختلف العلامه با بار آنها ( يكي از آنها پزيترون است كه ضد الكترون است) 1929 ادوين هابل : با استفاده از تجزيه و تحليل طيفي نشان مي دهد كه جهان واقعا آنگونه كه انيشتين با محاسبه پيش بيني كرده است در حال انبساط است. 1931 ولفگانگ پاولي : وجود ذره نوترينو را با محاسبه پيش بيني مي كند. 1932 جيمز چادويك : ذره نوترون را كشف و جايزه نوبل 1935 در فيزيك را نصيب خود مي كند. 1938 ليزه و اوتو هاهن : پديده شكافت هسته اتم را كشف مي كند و هاهن به پاس آن كشف جايزه نوبل دريافت مي كند ( همكار او ميتز پيش از كامل شدن كار مجبور به فرار از آلمان نازي مي شود ولي آگاهان نقش آن خانم را در آن تلاش محفوظ مي دانند.) 1939 لئوزيلارد : به مفهوم واكنش زنجيره اي در فيزيك اتمي دست مي يابد و يكي از چند نويسنده نامه اي به امضاي انيشتين به رئيس جمهور روزولت مي شود. نامه درباره توانايي هاي بمب اتمي و علمي بودن ساخت آن با استفاده از پديده شكافت هسته اورانيوم است. 1942 انريكو فرمي : سرپرستي برنامه ساخت و راه اندازي نخستين راكتور اتمي جهان را كه بخشي از پروژه منهتن است به عهده مي گيرد. 1945 جي رابرت اوپنهايمر : برنامه ساختن نخستين بمب اتمي را كه بخشي از پروژه منهتن است رهبري مي كند.
1946 ژرژ گاموف : پيش بيني مي كند كه انفجار بزرگ آغازگر جهان بايد تشعشعات كيهاني پشت صحنه اي بار آورده باشد. 1960 آلن سنديج و توماس ماتيوس : كوازار ها را كه دورترين كهكشانها ( دورترين تا زمين) هستند كشف مي كنند. 1961 مري گل مان ويووال نعمان : مستقل از يكديگر طرح طبقه بندي ذرات درون اتمي را كه گل مان طرح هشت لايگي مي نامند مي ريزند 1963 ئي . ان . لورنتز : نخستين مقاله درباره نظريه درهم ريختگي را منتشر مي كند. 1964 مري گل مان و جرج زوويك : مستقل از يكديگر نظريه تشكيل يافتن پروتون و نوترون و هادرون ديگر از ذرات جديد كوچكتري به نام كوارك را پيش مي شكد كه نام كوارك و گل مان انتخاب مي كنند. 1965 ريچار فاينمن : مشتركا با توموناكو و شوينگر جايزه نوبل در فيزيك را بپاس ابداع نظريه الكتروديناميك كوانتومي برنده مي شوند. نظريه اي كه ابداع آن در طريق جستجو براي درك طبيعت گام مهمي به جلو تلقي مي شود. 1965 رابرت ويلسون و آرنونپنرياس : وجود تشعشعات يا تابش هايي را در اعماق فضا كشف و صحت نظريه انفجار بزرگ را تاييد آزمايش مي رسانند. 1968 آزمايش هاي انجام شده در مركز شتاب دهنده خطي دانشگاه استنفورد صحت نظريه كوارك ها را تاييد ميكنند. 1981 آلن گوت : اين اصل را كه عالم كيهاني اوليه از يك دوره انبساط قابل نمايش با يك تابع رياضي نمايي گذر كرده است ثابت مي كند. 1995 دانشمندان شاغل در آزمايشگاه دستگاه شتاب دهنده ملي فرمي – نشانه هاي وجود كوارك (رو) آخرين عضو پيدا نشده خانواده ذرات تشكيل دهنده سنگ بناي كل ماده موجود در عالم را پيدا مي كند. منابع : - مجله رشد - بلاگ ملادرا - سايت Physics Chronology - سايت Visual Archives
«تاریخچه ریاضی» انسان اولیه نسبت به اعداد بیگانه بود و شمارش اشیاء اطراف خود را به حسب غریزه یعنی همانطور که مثلاً مرغ خانگی تعداد جوجه هایش را می داند انجام می داد اما به زودی مجبور شد وسیله شمارش دقیق تری بوجود آورد لذا به کمک انگشتان دست دستگاه شماری پدید آورد که مبنای آن ۶۰ بود. این دستگاه شمار که بسیار پیچیده می باشد قدیمی ترین دستگاه شماری است که آثاری از آن در کهن ترین مدارک موجود یعنی نوشته های سومری مشاهده می شود. سومریها که تمدنشان مربوط به حدود هزار سال قبل از میلاد مسیح است در جنوب بین النهرین یعنی ناحیه بین دو رود دجله و فرات ساکن بودند. آنها در حدود ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد با امپراطوری سامی عکاد متحد شدند و امپراطوری و تمدن آشوری را پدید آوردند. سه قرن اول ریاضیات یونانی که با تلاشهای اولیه در هندسه برهانی بوسیله تالس در حدود ۶۰۰ سال قبل از میلاد شروع شده و با کتاب برجسته اصول اقلیدس در حدود ۳۰۰ سال قبل از میلاد به اوج رسید، دورهای از دستاوردهای خارق العاده را تشکیل میدهد. در حدود ۱۲۰۰ سال قبل از میلاد بود که قبایل بدوی “دوریایی” با ترک دژهای کوهستانی شمال برای دستیابی به قلمروهای مساعدتر در امتداد جنوب راهی شبه جزیره یونان شدند و متعاقب آن قبیله بزرگ آنها یعنی اسپارت را بنا کردند. بخش مهمی از سکنه قبلی برای حفظ جان خود ، به آسیای صغیر و زایر یونانی و جزایر یونانی دریای اژه گریختند و بعدها در آنجا مهاجرنشنهای تجاری یونانی را برپا کردند. در این مهاجرنشینها بود که در قرن ششم (ق.م) اساس مکتب یونانی نهاده شد و فلسفه یونانی شکوفا شد و هندسه برهانی تولد یافت. در این ضمن ایران بدل به امپراطوری بزگ نظامی شده بود و به پیروزی از یک برنامه توسعه طلبانه در سال ۵۴۶ (ق.م) شهر یونیا و مهاجرنشینهای یونانی آسیای صغیر را تسخیر نمود. در نتیجه عدهای از فیلسوفان یونانی مانند فیثاغورث موطن خود را ترک و به مهاجرنشینهای در حال رونق جنوب ایتالیا کوچ کردند. مدارس فلسفه و ریاضیات در “کروتونا” زیر نظر فیثاغورث در “الیا” زیر نظر کسنوفانس ، زنون و پارمیندس پدید آمدند. در حدود۴۸۰ سال قبل از میلاد آرامش پنجاه ساله برای آتنیها پیش آمد که دوره درخشانی برای آنان بود و ریاضیدانان زیادی به آتن جذب شدند. در سال ۴۳۱ (ق.م) با آغاز جنگ “پلوپونزی” بین آتنیهای و آسپارتها ، صلح به پایان رسید و با شکست آتنیها دوباره رکورد حاصل شد. ظهور افلاطون و نقش وی در تولید دانش ریاضی: اگرچه با پایان جنگ پلوپرنزی مبادله قدرت سیاسی کم اهمیت تر شد، اما رهبری فرهنگی خود را دوباره بدست آورد. افلاطون در آتن یا حوالی آن و در سال ۴۲۷ (ق.م) که در همان سال نیز طاعون بزرگی شیوع یافت و یک چهارم جمعیت آتن را هلاک رد و موجب شکست آنها شد، به دنیا آمد، وی فلسفه را در آنجا زیر نظر سقراط خواند و سپس در پی کسب حکم عازم سیر و سفرهای طولانی شد. وی بدین ترتیب ریاضیات را زیر نظر تیودوروس در ساحل آفریقا تحصیل کرد. در بازگشت به آتن در حدود سال ۳۸۷ (ق.م) آکادمی معروف خود را تاسیس کرد.تقریبا تمام کارهای مهم ریاضی قرن چهارم (ق.م) بوسیله دوستان یا شاگردان افلاطون انجام شده بود. آکادمی افلاطون به عنوان حلقه ارتباط ریاضیات فیثاغورثیان اولیه و ریاضیات اسکندریه در آمد. تاثیر افلاطون بر ریاضیات ، معلول هیچ یک از کشفیات ریاضی وی نبود، بلکه به خاطر این اعتقاد شورانگیز وی بود که مطالعه ریاضیات عالیترین زمینه را برای تعلیم ذهن فراهم میآورد و از اینرو در پرورش فیلسوفان و کسانی که میبایست دولت آرمانی را اداره کنند، نقش اساسی داشت. این اعتقاد ، شعار معروف او را بر سر در آکادمی وی توجیه میکند: “کسی که هندسه نمیداند، داخل نشود.” بنابراین به دلیل رکن منطقی و نحوه برخورد ذهنی نابی که تصور میکرد مطالعه ریاضیات در شخص ایجاد میکند، ریاضیات به نظر افلاطون از بیشترین اهمیت برخوردار بود، و به همین جهت بود که جای پر ارزش را در برنامه درس آکادمی اشغال میکرد. در بیان افلاطون اولین توضیحات درباره فلسفه ریاضی موجود هست. ادامه دهندگان مسیر افلاطون: * ایودوکسوس که هم نزد آرخوتاس و هم نزد افلاطون درس خوانده بود، مدرسهای در سینویکوس در آسیای صغیر تاسیس کرد.* منایخموس از معاشرین افلاطون و یکی از شاگردان ایودوکسوس ، مقاطع مخروطی را ابداع کرد. * دینوستراتوس ، برادر منایخموس، هندسه دانی ماهر و از شاگردان افلاطون بود. * تیاتیتوس ، مردی با استعدادهای خیلی عادی که احتمالا قسمت اعظم مطالب مقالههای دهم و یازدهم اقلیدس را نیز به او مدیونیم، یکی از شاگردان تیودوروس بود. * ارسطو گرچه ادعای ریاضیدانی نداشت ولی سازمان دهنده منطقی قیاسی و نویسنده آثاری در باب موضوعات فیزیکی بود. وی تسلط خارق العادهای بر روشهای ریاضی داشت. مسیرهای تکامل ریاضیات در یونان: در تکامل ریاضیات طی ۳۰۰ سال اول ، سه خط سیر مهم و متمایز را میتوان تشخیص داد.* ابتدا ، بسط مطالبی است که در اصول مدون شد، که با توانایی توسط فیثاغورثیان شروع شد و بعدها بقرط ، ایودوروس ، تیاتیتوس ، دیگران مطالبی به آن اضافه کردند. * خط سیر دوم شامل بسط مفاهیمی است در رابطه با بینهایت کوچکها و روندهای حدی و مجموع یابی که تا بعد از اختراع حساب دیفرانسیل و انتگرال در دوارن معاصر به وضوح نهایی دست نیافتند. پارادوکسهای زنون؛ روش افنای آنتیخوان و ایودوکسوس و نظر اتمی بودن جهان که به نام دموکریتوس مربوط است، به مسیر رشد دوم تعلق دارند. * سومین مسیر تکاملی مربوط به هندسه عالی یا هندسه منحنیهایی بجز دایره و خط مستقیم و سطوحی غیر از کره و صفحه است. شگفت آنکه قسمت عمده این هندسه عالی در تلاشهای مستمر برای حل سه مساله ترسیم که امروزه هم مشهورند عبارتند از: تضعیف مکعب ، تثلیث زاویه و تربیع دایره اختصاص دارد. نخستین دانشمند معروف یونانی طالس ملطلی (۶۳۹- ۵۴۸ ق. م.) است که در پیدایش علوم نقش مهمی به عهده داشت و می توان وی را موجد علوم فیزیک، نجوم و هندسه دانست. در اوایل قرن ششم ق. م. فیثاغورث (۵۷۲-۵۰۰ ق. م.) از اهالی ساموس یونان کم کم ریاضیات را بر پایه و اساسی قرار داد و به ایجاد مکتب فلسفی خویش همت گماشت. پس از فیثاغورث باید از زنون فیلسوف و ریاضیدان یونانی که در ۴۹۰ ق. م. در ایلیا متولد شده است نام ببریم. در اوایل نیمه دوم قرن پنجم بقراط از اهالی کیوس قضایای متفرق آن زمان را گردآوری کرد و در حقیقت همین قضایا است که مبانی هندسه جدید ما را تشکیل می دهند. در قرن چهارم قبل از میلاد افلاطون در باغ آکادموس در آتن مکتبی ایجاد کرد که نه قرن بعد از او نیز همچنان برپا ماند. این فیلسوف بزرگ به تکمیل منطق که رکن اساسی ریاضیات است همت گماشت و چندی بعد منجم و ریاضی دان معاصر وی ادوکس با ایجاد تئوری نسبتها نشان داد که کمیات اندازه نگرفتنی که تا آن زمان در مسیر علوم ریاضی گودالی حفر کرده بود هیچ چیز غیرعادی ندارد و می توان مانند سایر اعداد قواعد حساب را در مورد آنها به کار برد. در قرن دوم ق. م. نام تنها ریاضی دانی که بیش از همه تجلی داشت ابرخس یا هیپارک بود. این ریاضیدان و منجم بزرگ گامهای بلند و استادانه ای در علم نجوم برداشت و مثلثات را نیز اختراع کرد. بطلمیوس که به احتمال قوی با امپراطوران بطالسه هیچگونه ارتباطی ندارد در تعقیب افکار هیپارک بسیار کوشید. در سال ۶۲۲ م. که حضرت محمد (ص) از مکه هجرت نمود در واقع آغاز شکفتگی تمدن اسلام بود. در زمان مأمون خلیفه عباسی تمدن اسلام به حد اعتلای خود رسید به طوری که از اواسط قرن هشتم تا اواخر قرن یازدهم زبان عربی زبان علمی بین المللی شد. از ریاضیدانان بزرگ اسلامی این دوره یکی خوارزمی می باشد که در سال ۸۲۰ به هنگام خلافت مأمون در بغداد کتاب مشهور الجبر و المقابله را نوشت. دیگر ابوالوفا (۹۹۸-۹۳۸) است که جداول مثلثاتی ذیقیمتی پدید آورد و بالاخره محمد بن هیثم (۱۰۳۹-۹۶۵) معروف به الحسن را باید نام برد که صاحب تألیفات بسیاری در ریاضیات و نجوم است. قرون وسطی از قرن پنجم تا قرن دوازدهم یکی از دردناکترین ادوار تاریخی اروپاست. عامه مردم در منتهای فلاکت و بدبختی به سر می بردند. برجسته ترین نامهایی که در این دوره ملاحظه می نماییم در مرحله اول لئونارد بوناکسی (۱۲۲۰-۱۱۷۰) ریاضیدان ایتالیایی است. دیگر نیکلاارسم فرانسوی می باشد که باید او را پیش قدم هندسه تحلیلی دانست. در قرون پانزدهم و شانزدهم دانشمندان ایتالیایی و شاگردان آلمانی آنها در حساب عددی جبر و مکانیک ترقیات شایان نمودند. در اواخر قرن شانزدهم در فرانسه شخصی به نام فرانسوا ویت (۱۶۰۳-۱۵۴۰م) به پیشرفت علوم ریاضی خدمات ارزندهای نمود. وی یکی از واضعین بزرگ علم جبر و مقابله جدید و در عین حال هندسه دان قابلی بود. ▪ کوپرنیک (۱۵۴۳-۱۴۷۳) منجم بزرگ لهستانی در اواسط قرن شانزدهم درکتاب مشهور خود به نام درباره دوران اجسام آسمانی منظومه شمسی را این چنین ارائه داد: ۱) مرکز منظومه شمسی خورشید است نه زمین. ۲) در حالیکه ماه به گرد زمین می چرخد سیارات دیگر همراه با خود زمین به گرد خورشید می چرخند. ۳) زمین در هر ۲۴ ساعت یکبار حول محور خود می چرخد، نه کره ستاره های ثابت. پس از مرگ کوپرنیک مردی به نام تیکوبراهه در کشور دانمارک متولد شد. وی نشان داد که حرکت سیارات کاملاً با نمایش و تصویر دایره های هم مرکز وفق نمی دهد. تجزیه و تحلیل نتایج نظریه تیکوبراهه به یوهان کپلر که در سال آخر زندگی براهه دستیار وی بود محول گشت. پس از سالها کار وی به نخستین کشف مهم خود رسید و چنین یافت که سیارات در حرکت خود به گرد خورشید یک مدار کاملاً دایره شکل را نمی پیمایند بلکه همه آنها بر روی مدار بیضی شکل حرکت می کنند که خورشید نیز در یکی از دو کانون آنها قرار دارد. قرن هفدهم در تاریخ ریاضیات قرنی عجیب و معجزه آساست. از فعالترین دانشمندان این قرن کشیشی پاریسی به نام مارن مرسن که می توان وی را گرانبها ترین قاصد علمی جهان دانست. در سال ۱۶۰۹ گالیله ریاضیات و نجوم را در دانشگاه پادوا در ایتالیا تدریس می کرد. وی یکی از واضعین مکتب تجربی است. وی قانون سقوط اجسام را به دست آورد و مفهوم شتاب را تعریف کرد. در همان اوقات که گالیله نخستین دوربین نجومی خود را به سوی آسمان متوجه کرد در ۳۱ مارس ۱۵۹۶ در تورن فرانسه رنه دکارت به دنیا آمد. نام ریاضیدان بزرگ سوئیسی «پوب گولدن» را نیز باید با نهایت افتخار ذکر کرد. شهرت وی بواسطه قضایای مربوط به اجسام دوار است که نام او را دارا می باشد و در کتابی به نام مرکزثقل ذکر شده. دیگر از دانشمندان برجسته قرن هفدهم پی یر دوفرما ریاضیدان بزرگ فرانسوی است که یکی از برجسته ترین آثار او تئوری اعداد است که وی کاملاً بوجود آورنده آن می باشد. ریاضیدان بزرگ دیگری که در این قرن به خوبی درخشید ژیرارد زارک فرانسوی است که بیشتر به واسطه کارهای درخشانش در هنر معماری شهرت یافت و بالاخره ریاضی دان دیگر فرانسوی یعنی روبروال که بواسطه ترازوی مشهوری که نام او را همراه دارد همه جا معروف است. در اواسط قرن هفدهم کم کم مقدمات اولیه آنالیز عناصر بی نهایت کوچک در تاریکی و ابهام به وجود آمد و رفته رفته سر و صدای آن به گوش مردم رسید. بدون شک پاسکال همراه با دکارت و فرما یکی از سه ریاضیدان بزرگ نیمه اول قرن هفدهم بود و نیز می توان ارزش او را در علم فیزیک برابر گالیله دانست. در نیمه دوم قرن هفدهم ریاضی بطور دقیق دنبال شد. سه نابغه فنا ناپذیر این دوره یعنی نیوتن انگلیسی، لایب نیتس آلمانی و هویگنس هلندی جهان علم را روشن کرده بودند. لایب نیتس در سال ۱۶۸۴ با انتشار مقاله ای درباره حساب عناصر بی نهایت کوچک انقلابی برپا کرد. هوگنس نیز در تکمیل دینامیک و مکانیک استدلالی با نیوتن همکاری کرد و عملیات مختلف آنها باعث شد که ارزش واقعی حساب انتگرال در توسعه علوم دقیقه روشن شود. در قرن هجدهم دیگر تمام طوفانهای قرن هفدهم فرو نشست و تحولات این قرن عجیب به یک دوره آرامش مبدل گردید. دالامبر فرانسوی آنالیز ریاضی را در مکانیک به کار برد و از روشهای آن استفاده کرد. کلرو رقیب او در ۱۸ سالگی کتابی به نام تفحصات درباره منحنی های دو انحنایی انتشار داد و در مدت شانزده سال رساله ای تهیه و به آکادمی علوم تقدیم نمود که شامل مطالب قابل توجهی مخصوصاً در مورد مکانیک آسمانی و هندسه بی نهایت کوچکها بود. دیگر لئونارد اویلر ریاضیدان بزرگ سوئیسی است که در ۱۵ آوریل ۱۷۰۷ م. در شهر بال متولد شد و در ۱۷ سپتامبر ۱۷۸۳ م. در روسیه درگذشت. لاگرانژ از جمله بزرگترین ریاضیدانان تمام ادوار تاریخ بشر است. مکانیک تحلیلی او که در سال ۱۷۸۸ . عمومیت یافت بزرگترین شاهکار وی به شمار می رود. لاپلاس که در تدریس ریاضی دانشسرای عالی پاریس معاون لاگرانژ بود کتابی تحت عنوان مکانیک آسمانی در پنج جلد انتشار داد. گاسپار مونژ این نابغه دانشمند وقتی که هنوز بیست سال نداشت شاخه جدید علم هندسه به نام هندسه ترسیمی را بوجود آورد. ژان باتیست فوریه در مسأله انتشار حرارت روش بدیع و جالبی اختراع کرد که یکی از مهمترین مباحث آنالیز ریاضی گردید. از دیگر دانشمندان بزرگ این قرن سیمون دنی پوآسون (۱۸۴۰-۱۷۸۱) فرانسوی و شاگرد لاپلاس می باشد که اکتشافات مهمی در ریاضیات نمود گائوس ریاضیدان شهیر آلمانی تئوری کامل مغناطیس را بوجود آورد. مطالعات او درباره انحناء و ترسیم نقشه ها و نمایش سطوح بر صفحات اصلی و اساسی می باشد. کوشی فرانسوی که در سراسر نیمه اول قرن پانزدهم بر دیگر هموطنان برتری داشت با منطق دقیق خود تئوری های زیادی از حساب انتگرال را توسعه داد. آبل در سال ۱۸۲۴ ثابت نمود که صرفنظر از معادلات درجه اول تا درجه چهارم هیچ دستور جبری که بتواند معادله درجه پنجم را به نتیجه برساند وجود ندارد. گالوا که در ۲۶ اکتبر ۱۸۱۱ م. در پاریس متولد شد تئوری گروهها را که قبلاً بوسیله کوشی و لاگرانژ مطالعه شده بود در معادلات جبری به کار برد و گروه جانشینی هر معادله را مشخص کرد. دیگر از دانشمندان بزرگ این قرن ژنرال پونسله فرانسوی می باشد که آثاری همچون «موارد استعمال آنالیز در ریاضی» و «خواص تصویری اشکال» دارد همچنین لازار کانو فرانسوی که اکتشافات هندسی او دارای اهمیت فوق العاده می باشد. میشل شال هندسه مطلق را با بالاترین درجه استادی به بالاترین حد ممکن ترقی داد. در نیمه اول قرن نوزدهم ریاضیدان روسی نیکلاس ایوانویچ لوباچوشکی نخستین کشف خود را درباره هندسه غیراقلیدسی به جامعه ریاضیات و فیزیک قازان تقدیم کرد. ادوارد کومرنیز در نتیجه اختراع نوعی از اعداد به نام اعداد ایده آل جایزه ریاضیات آکادمی علوم پاریس را از آن خود کرد. در اینجا ذکر نام دانشمندانی نظیر شارل وایرشتراس و شارل هرمیت که در مورد توابع بیضوی کشفیات مهمی نمودند ضروری است. ژرژ کانتور ریاضیدان آلمانی مکه در روسیه تولد یافته بود در ربع آخر قرن نوزدهم با وضع فرضیه مجموعه ها اساس هندسه اقلیدسی را در هم کوفت. ▪ کانتور مجموعه را به دو صورت زیر تعریف کرد: ۱) اجتماع اشیایی که دارای صفت ممیزه مشترک باشند هر یک از آن اشیاء را عنصر مجموعه می گویند. ۲) اجتماع اشیایی مشخص و متمایز ولی ابتکاری و تصوری هنری پوانکاره یا غول فکر ریاضی آخرین دانشمند جهانی است که به همه علوم واقف بود. وی در بیست و هفت سالگی بزرگترین اکتشاف خود یعنی توابع فوشین را به دنیای دانش تقدیم نمود. بعد از پوانکاره ریاضیدان سوئدی متیاگ لفلر کارهای او را ادامه داد و سپس ریاضیدان نامی فرانسوی امیل پیکارد در این راه قدم نهاد. در اواخر قرن نوزدهم علم فیزیک ریاضی به منتها درجه تکامل خود رسید و دانش نجوم مکانیک آسمانی تکمیل گردید. امروزه ریاضیات بیش از پیش در حریم سایر علوم نفوذ کرده و نه فقط علوم نجوم و فیزیک و شیمی تحت انضباط آن درآمده اند بلکه اصولاً ریاضیات دانش مطلق و روح علم شده است تاریخچه مثلثات: تاریخ علم به آدمى یارى مى رساند تا «دانش» را از «شبه دانش» و «درست» را از «نادرست» تشخیص دهد و در بند خرافه و موهومات گرفتار نشود. در میان تاریخ علم، تاریخ ریاضیات و سرگذشت آن در بین اقوام مختلف ، مهجور واقع شده و به رغم اهمیت زیاد، از آن غافل مانده اند. در نظر داریم در این فضاى اندک و در حد وسعمان برخى از حقایق تاریخى( به خصوص در مورد رشته ریاضیات) را برایتان روشن و اهمیت زیاد ریاضى و تاریخ آن را در زندگى روزمره بیان کنیم.براى بسیارى از افراد پرسش هایى پیش مى آید که پاسخى براى آن ندارند: چه شده است که محیط دایره یا زاویه را با درجه و دقیقه و ثانیه و بخش هاى شصت شصتى اندازه مى گیرند؟ چرا ریاضیات با کمیت هاى ثابت ادامه نیافت و به ریاضیات با کمیت هاى متغیر روى آوردند؟ مفهوم تغییر مبناها در عدد نویسى و عدد شمارى از کجا و به چه مناسبت آغاز شد؟ یا چرا در سراسر جهان عدد نویسى در مبناى ۱۰ را پذیرفته اند، با اینکه براى نمونه عدد نویسى در مبناى ۱۲ مى تواند به ساده تر شدن محاسبه ها کمک کند؟ ریاضیات از چه بحران هایى گذشته و چگونه راه خود را به جلو گشوده است؟ چرا جبر جانشین حساب شد، چه ضرورت هایى موجب پیدایش چندجمله اى هاى جبرى و معادله شد؟ و… براى یافتن پاسخ هاى این سئوالات و هزاران سئوال مشابه دیگر در کلیه رشته ها، تلاش مى کنیم راه را نشان دهیم، پیمودن آن با شماست… پیدایش مثلثات: از نامگذارى «مثلثات» مى توان حدس زد که این شاخه از ریاضیات دست کم در آغاز پیدایش خود به نحوى با «مثلث» و مسئله هاى مربوط به مثلث بستگى داشته است. در واقع پیدایش و پیشرفت مثلثات را باید نتیجه اى از تلاش هاى ریاضیدانان براى رفع دشوارى هاى مربوط به محاسبه هایى دانست که در هندسه روبه روى دانشمندان بوده است. در ضمن دشوارى هاى هندسى، خود ناشى از مسئله هایى بوده است که در اخترشناسى با آن روبه رو مى شده اند و بیشتر جنبه محاسبه اى داشته اند. در اخترشناسى اغلب به مسئله هایى بر مى خوریم که براى حل آنها به مثلثات و دستورهاى آن نیازمندیم. ساده ترین این مسئله ها، پیدا کردن یک کمان دایره (بر حسب درجه) است، وقتى که شعاع دایره و طول وتر این کمان معلوم باشد یا برعکس، پیدا کردن طول وترى که طول شعاع دایره و اندازه کمان معلوم باشد. مى دانید سینوس یک کمان از لحاظ قدر مطلق برابر با نصف طول وتر دو برابر آن کمان است. همین تعریف ساده اساس رابطه بین کمان ها و وترها را در دایره تشکیل مى دهد و مثلثات هم از همین جا شروع شد. کهن ترین جدولى که به ما رسیده است و در آن طول وترهاى برخى کمان ها داده شده است متعلق به هیپارک، اخترشناس سده دوم میلادى است و شاید بتوان تنظیم این جدول را نخستین گام در راه پیدایش مثلثات دانست. منه لائوس ریاضیدان و بطلمیوس اخترشناس (هر دو در سده دوم میلادى) نیز در این زمینه نوشته هایى از خود باقى گذاشته اند. ولى همه کارهاى ریاضیدانان و اخترشناسان یونانى در درون هندسه انجام گرفت و هرگز به مفهوم هاى اصلى مثلثات نرسیدند. نخستین گام اصلى به وسیله آریابهاتا، ریاضیدان هندى سده پنجم میلادى برداشته شد که در واقع تعریفى براى نیم وتر یک کمان _یعنى همان سینوس- داد. از این به بعد به تقریب همه کارهاى مربوط به شکل گیرى مثلثات (چه در روى صفحه و چه در روى کره) به وسیله دانشمندان ایرانى انجام گرفت. خوارزمى نخستین جدول هاى سینوسى را تنظیم کرد و پس از او همه ریاضیدانان ایرانى گام هایى در جهت تکمیل این جدول ها و گسترش مفهوم هاى مثلثاتى برداشتند. مروزى جدول سینوس ها را تقریبا ۳۰ درجه به ۳۰ درجه تنظیم کرد و براى نخستین بار به دلیل نیازهاى اخترشناسى مفهوم تانژانت را تعریف کرد. جدى ترین تلاش ها به وسیله ابوریحان بیرونى و ابوالوفاى بوزجانى انجام گرفت که توانستند پیچیده ترین دستورهاى مثلثاتى را پیدا کنند و جدول هاى سینوسى و تانژانتى را با دقت بیشترى تنظیم کنند. ابوالوفا با روش جالبى به یارى نابرابرى ها توانست مقدار سینوس کمان ۳۰ دقیقه را پیدا کند و سرانجام خواجه نصیرالدین طوسى با جمع بندى کارهاى دانشمندان ایرانى پیش از خود نخستین کتاب مستقل مثلثات را نوشت. بعد از طوسى، جمشید کاشانى ریاضیدان ایرانى زمان تیموریان با استفاده از روش زیبایى که براى حل معادله درجه سوم پیدا کرده بود، توانست راهى براى محاسبه سینوس کمان یک درجه با هر دقت دلخواه پیدا کند. پیشرفت بعدى دانش مثلثات از سده پانزدهم میلادى و در اروپاى غربى انجام گرفت. یک نمونه از مواردى که ایرانى بودن این دانش را تا حدودى نشان مى دهد از این قرار است: ریاضیدانان ایرانى از واژه «جیب» (واژه عربى به معنى «گریبان») براى سینوس و از واژه «جیب تمام» براى کسینوس استفاده مى کردند. وقتى نوشته هاى ریاضیدانان ایرانى به ویژه خوارزمى به زبان لاتین و زبان هاى اروپایى ترجمه شد، معناى واژه «جیب» را در زبان خود به جاى آن گذاشتند: سینوس. این واژه در زبان فرانسوى همان معناى جیب عربى را دارد. نخستین ترجمه از نوشته هاى ریاضیدانان ایرانى که در آن صحبت از نسبت هاى مثلثاتى شده است، ترجمه اى بود که در سده دوازدهم میلادى به وسیله «گرادوس کره مونه سیس» ایتالیایى از عربى به لاتینى انجام گرفت و در آن واژه سینوس را به کار برد. اما درباره ریشه واژه «جیب» دو دیدگاه وجود دارد: «جیا» در زبان سانسکریت به معناى وتر و گاهى «نیم وتر» است. نخستین کتابى که به وسیله فزازى (یک ریاضیدان ایرانى) به دستور منصور خلیفه عباسى به زبان عربى ترجمه شد، کتابى از نوشته هاى دانشمندان هندى درباره اخترشناسى بود. مترجم براى حرمت گذاشتن به نویسندگان کتاب، «جیا» را تغییر نمى دهد و تنها براى اینکه در عربى بى معنا نباشد، آن را به صورت «جیب» در مى آورد. دیدگاه دوم که منطقى تر به نظر مى آید این است که در ترجمه از واژه فارسى «جیپ»- بر وزن سیب- استفاده شد که به معنى «تکه چوب عمود» یا «دیرک» است. نسخه نویسان بعدى که فارسى را فراموش کرده بودند و معناى «جیپ» را نمى دانستند، آن را «جیب» خواندند که در عربى معنایى داشته باشد.تاریخچه احتمال و خوان اول: پیدایش رسمی احتمال از قرن هفدهم به عنوان متدی برای محاسبه شانس در بازیهای قمار بوده است. اگر چه ایده های احتمال شانس و تصادفی بودن از تاریخ باستان در رابطه با افسونگری و بخت آزمایی و بازیهای شانسی و حتی در تقسیم کار بین راهبان در مراسم مذهبی وجود داشته است و به علاوه شواهدی از بکارگیری این ایده ها در مسایل حقوق٫ بیمه٫ پزشکی و نجوم نیز یافت میشود٫ اما بسیار عجیب است که حتی یونانیان اثری از خود در رابطه با استفاده از تقارنی که در هندسه بکار می برده اند در زمینه احتمال یا اصولی که حاکم بر مسایل شانس باشد بجا نگذاشته اند.ارسطو پیشامدها را به سه دسته تقسیم می نمود: ۱) پیشامدهای قطعی که لزومآ اتفاق می افتادند. ۲) پیشامدهای احتمالی که در بیشتر موارد اتفاق می افتادند. ۳) پیشامدهای غیر قابل پیش بینی و غیر قابل شناسایی که فقط با شانس محض رخ میدهند. اما ارسطو به تعبیرهای مختلف احتمال اعتقاد نداشته و فقط احتمال شخصی که مربوط به درجه اعتقاد افراد نسبت به وقوع پیشامدهاست را معتبر می دانسته است. پاسکال و فرما اولی کسانی هستند که در اوایل قرن هفدهم مسایل مربوط به بازیهای شانسی را مورد مطالعه قرار دادند و این دو نفر به عنوان بنیانگزاران تیوری ریاضی احتمال لقب گرفته اند. دانشمندانی از قبیل هی گنز کارهای آنها را ادامه داده و ویت و هلی این مسایل را در آمارهای اجتماعی بکار گرفتند. این علم جدید نخستین نقطه اوج خود را در اثر مشهوری از ژاکوب برنولی بدست آورد. در این اثر علاوه بر تعریف کلاسیک احتمال ریاضی٫ اساس خاصی از قانون اعداد بزرگ و کاربردهای احتمال در آمارهای اجتماعی نیز مطرح شده است. در قرن هجدهم متفکران بزرگی چون دی مور٫ دانیل برنولی٫ آلمبرت٫ اویلر٫ لاگرانژ٫ بیز٫ لاپلاس و گاوس قسمتی از وقت خود را به این علم جدید اختصاص دادند. بیز در سال ۱۷۶۳ قانون معروف بیز را ارایه می دهد و لاپلاس در نوشته ای تمام موضوع علم احتمال را جمع آوری می کند. مهمترین قضایای حدی که در محاسبات احتمالی بکار می رفته و تاثیر احتمال در ریاضی٫ فیزیک٫ علوم طبیعی٫ آمار٫ فلسفه و جامعه شناسی در این اثر جمع آوری شده است. با مرگ لاپلاس در سال ۱۸۷۲ اوج پیشرفت این علم به اتمام رسید و علی رغم برخی تلاشهای فردی که ماحصل آنها کشف قضایایی چون قضیه اعداد بزرگ پواسون و یا نظریه خطاهای گاوس بود٫ بطور کلی احتمال کلاسیک ارتباط خود را با مسایل تجربی و علمی از دست میدهد. اما جریانهای متقابل ظاهر می شوند. به موازات پیشرفت نظریه ریاضی یک نظریه آمار به عنوان کاربردهایی از احتمال بوجود می آید. این نظریه در رابطه با مسایل مهم اجتماعی از قبیل اداره داده های آماری٫ مطالعه جمعیت و مسایل بیمه بکار می رفته است. اساس کار توسط افرادی چون کوتلت و لکسیز ریخته شده و توسط دانشمندانی چون فشنر(روانشناس)٫ تیله و برانز(منجمان)٫ گالتون و پیرسون(زیست شناسان) پیشرفت نموده است. این کارها در اواخر قرن نوزدهم در جریان بوده و در انگلستان و برخی دیگر از کشورها حرفه حسابگری٫ به مفهوم آماردانی که از اقتصاد و ریاضی هم اطلاعاتی دارد و در جمعیت شناسی و بیمه خبره می شود٫ رونق می یابد. از طرف دیگر فرمولهای کلاسیک ایده های احتمال میز مسیر پیشرفت و کاربردی خود را ادامه میدادند. در این قرن در تلاش برای روشن سازی پایه منطقی کاربردهای احتمال٫ وان میزز یک فرمولبندی جدید برای محاسبات احتمالی ارایه میدهد که نه تنها از نظر منطقی سازگار بوده بلکه نظریه ریاضی و تجربی پدیده های آماری در علوم فیزیکی و اجتماعی را پایه گذاری می نماید. مدل کلاسیک احتمال توسط برنولی و لاپلاس معرفی شد. این مدل به دلیل فرض همطرازی و عدم امکان تکرار در شرایط یکسان و دلایل دیگر با اشکالاتی روبروست که بسیاری از پدیده های طبیعی بر آن منطبق نیست. ایده های اساسی نظریه تجربی احتمال که قرار دادن فراوانی نسبی بجای احتمال است در سال ۱۸۷۳ توسط پواسون ارایه گردید. بسیاری از مسایل احتمال حتی قبل از بیان اصول آن توسط کلموگرف در سال ٫۱۹۳۳ با ابزارهای تجربی و حتی نظری توسط دانشمندان مطرح شده است. ولی کلموگرف با بیان اصول احتمال پایه این علم و ارتباط دقیق آنرا با مباحث ریاضی مستحکم می نماید. در این زمان احتمال به عنوان یکی از شاخه های ریاضی٫ نه تنها کلیه ابزارهای ریاضی را جهت پیشرفت خود بکار می گیرد٫ بلکه توانسته کاربردهایی را در حل برخی از مسایل ریاضی داشته باشد. نظریه احتمالی اعداد٫ نظریه احتمالی ترکیبیاتی و کاربردهای شاخص احتمال در برخی از مسایل آنالیز٫ بعضی از کاربردهای احتمال در ریاضی هستند. از طرف دیگر احتمال به عنوان زیربنای ساختاری و اصول ریاضی علم آمار٫ در جهت پیشرفت این علم و قوام بخشی به دستورات آن نقشی اساسی دارد. مسایل جالب احتمال هندسی و نظریه احتمالی اعداد٫ شمه ای از زیبایی های احتمال است که همه اینها با هم زیبایی٫ کارآیی و توان علم احتمال را نشان می دهند. خوان اول از کنفرانس ابرساختارهای جبری: ابرساختارها چیزی نیستند جز تعمیم ایده های کلاسیک به سطحی بالاتر. به عنوان مثال تعریف عملگر از مجموعه ای به پاورست آن مجموعه (پاورست همان مجموعه تمام زیر مجموعه های یک مجموعه است. تاریخ هندسه نااقلیدسی: نیکلای ایوانوویچ لوباچفسکی نخستین کسی بود که در سال ۱۸۲۹ مقاله ای در زمینه هندسه نااقلیدسی منتشر ساخت. هنگامی که اثر او منتشر شد چندان مورد توجه قرار نگرفت، بیشتر به این علت که به زبان روسی نوشته شده بود و روس هایی که آن را می خواندند، سخت خرده گیری می کردند. وی در سال ۱۸۴۰ مقاله ای به زبان آلمانی منتشر کرد که مورد توجه گاوس قرار گرفت. گاوس در نامه ای به ه. ک. شوماخر از آن مقاله ستایش کرد و در عین حال تقدم خود را در این زمینه تکرار کرد. لوباچفسکی هندسه اش را در آغاز «هندسه انگاری» و بعد «هندسه عام» نام گذارد و موضوع آن را در مقاله هایی که منتشر کرد به طور کامل بسط دادلوباچفسکی علنا با تعلیمات و اصول عقاید کانت درباره فضا، به مثابه شهود ذهنی، به مبارزه برخاست و در سال ۱۸۳۵ نوشت: «تلاش های بی ثمری که از زمان اقلیدس تاکنون صورت گرفته است... این بدگمانی را در من برانگیخت که حقیقت... در داده ها وجود ندارد و برای اثبات آن مثل مورد قوانین دیگر طبیعت کمک های تجربی، مثلا مشاهدات نجومی نیاز است.» اریک تمپل بل در کتاب «مردان ریاضیات» لوباچفسکی را «آزادکننده بزرگ» و «کپرنیک دانش هندسه» نام داده است. بل می گوید نام او باید برای هر بچه مدرسه ای به اندازه نام های میکل آنژ یا ناپلئون آشنا باشد. بدبختانه از لوباچفسکی در دوران حیاتش تجلیل نشد. و در حقیقت در ۱۸۴۶ به رغم بیست سال خدمت برجسته ای که با عنوان استاد و رئیس انجام داده بود، از دانشگاه قازان اخراج شد. او مجبور شد در سال پیش از مرگش، به علت نابینایی آخرین کتابش را تقریر کند تا برایش بنویسند. هندسه هذلولی: تا وقتی که مکاتبات گاوس، پس از مرگ او در ۱۸۵۵، منتشر نشده بود، جهان ریاضی هندسه نااقلیدسی را جدی نگرفته بود. هنوز هم تا سال ۱۸۸۸ لوئیس کارول به هندسه نااقلیدسی می خندید برخی از بهترین ریاضیدانان بلترامی، کیلی، کلاین، پوانکاره، کلیفور و ریمان موضوع را جدی گرفتند، بسط دادند، روشن کردند و آن را در شاخه های دیگر ریاضیات، به ویژه در نظریه توابع مختلط به کار بردند. در ۱۸۶۸ ریاضیدان ایتالیایی «ائوجنیو بلترامی» برای آخرین بار مسئله اثبات اصل توازی را پیش کشید و ثابت کرد که اثبات آن غیرممکن است او این کار را از این راه که هندسه نااقلیدسی درست همچون هندسه اقلیدسی، دستگاهی است سازگار، اثبات کرد.در هندسه نااقلیدسی، نقیض اصل توازی را به عنوان اصل موضوع مفروض می گیریم. یعنی این گزاره را که «از یک نقطه خارج از یک خط راست بیش از یک نقطه می توان به موازات آن رسم کرد» به جای اصل موضوع توازی اقلیدس قرار می دهیم. این امر به هندسه حیرت انگیزی منجر می شود که با هندسه اقلیدسی تفاوت اساسی دارد. به قول گاوس قضایای این هندسه به باطلنما می مانند و شاید در نظر فردی مبتدی بی معنی جلوه کنند. ولی تفکر پیگیر و آرام آشکار می سازد که هیچ چیز ناممکن در آنها نیست، مثلا، سه زاویه مثلث تا بخواهید می توانند کوچک شوند به شرطی که اضلاع آن به اندازه کافی بزرگ شوند و تازه اضلاع مثلث هرچه باشند، مساحت مثلث هیچ گاه نمی تواند از حد معینی زیادتر شود و در واقع هیچ گاه هم نمی تواند به آن برسد. گاوس در نامه تاریخی خود به دوست ریاضیدانش «تاورینوس» می گوید: «همه تلاش های من برای یافتن یک تناقض یا یک ناسازگاری در این هندسه نااقلیدسی به شکست انجامیده است. چیزی که در آن با ادراک ما مغایرت دارد این است که اگر راست باشد، باید در فضای آن یک اندازه خطی وجود داشته باشد که خود به خود معین است اگر چه ما آن را نمی دانیم... هرگاه این هندسه نااقلیدسی راست باشد و بتوان آن مقدار ثابت را با همان کمیاتی که به هنگام اندازه گیری هایمان بر روی زمین و در آسمان بدان ها برمی خوریم، مقایسه کنیم آن گاه ممکن است آن مقدار ثابت را پس از تجربه تعیین کرد. در نتیجه، من گاهی به شوخی آرزو کرده ام که هندسه اقلیدسی راست نبود، چون در آن صورت ما از پیش انگاره مطلقی برای اندازه گیری داشتیم.» در هندسه هذلولی می توان ثابت کرد که اگر دو مثلث متشابه باشند، آنگاه قابل انطباق اند. به عبارت دیگر ملاک «ززز» برای قابلیت انطباق درست است در این هندسه، هندسه هذلولی ممکن نیست مثلثی را بدون انداختن از شکل طبیعی بزرگ یا کوچک کرد. در نتیجه در یک جهان هذلولی، عکاسی ذاتا جنبه فراواقعگرایی سوررئالیستی پیدا خواهد کرد یک نتیجه تکان دهنده قضیه مذکور این است که در هندسه هذلولی یک پاره خط می تواند به کمک یک زاویه مشخص شود. یعنی یک زاویه از یک مثلث متساوی الساقین، طول یک ضلع را به طور منحصر به فرد معین می سازد. همان طور که در نامه گاوس به تاورینوس نیز ذکر گردید، اغلب با بیان اینکه هندسه هذلولی واحد مطلق طول دارد، این نکته را هیجان انگیزتر می کنند. اگر هندسه جهان مادی هندسه هذلولی بود لازم نبود واحد طول با دقت در دفتر استانداردها نگاهداری شود. در هندسه اقلیدسی، تقسیم هر زاویه به سه قسمت برابر، به وسیله ستاره خط کش غیرمدرج و پرگار تنها، نشدنی است. در هندسه هذلولی، علاوه بر آنکه این تقسیم نشدنی است، تقسیم هر پاره خط به سه قسمت برابر نیز به وسیله ستاره و پرگار تنها، نشدنی است در هندسه اقلیدسی، رسم چهارضلعی منتظمی که مساحت آن برابر مساحت دایره مفروضی باشد، شدنی نیست ولی در هندسه هذلولی این کار شدنی است تاریخچه ی انتگرال: بیش از دو هزار سال پیش ارشمیدس (287-212 قبل از میلاد) فرمول هایی را برای محاسبه سطح وجه ها ، ناحیه ها و حجم های جامد مثل کره ، مخروط و سهمی یافت . روش انتگرال گیری ارشمیدس استثنایی و فوق العاده بود جبر ، نقش های بنیادی ، کلیات و حتی واحد اعشار را هم نمی دانست .لیبنیز (1716-1646) و نیوتن (1727-1642) حسابان را کشف کردند . عقیده کلیدی آنها این بود که مشتق گیری و انتگرال گیری اثر یکدیگر را خنثی می کنند با استفاده از این ارتباط ها آنها توانستند تعدادی از مسائل مهم در ریاضی ، فیزیک و نجوم را حل کنند. فوریر (1830-1768) در مورد رسانش گرما بوسیله سلسله زمان های مثلثاتی را می خواند تا نقش های بنیادی را نشان دهد .رشته های فوریر و جابجایی انتگرال امروزه در زمینه های مختلفی چون داروسازی و موزیک اجرا می شود . گائوس (1855-1777) اولین جدول انتگرال را نوشت و همراه دیگران سعی در عملی کردن انتگرال در ریاضی و علوم فیزیک کرد . کایوچی (1857-1789) انتگرال را در یک دامنه همبستگی تعریف کرد . ریمان (1866-1826) و لیبیزگو (1941-1875) انتگرال معین را بر اساس یافته های مستدل و منطقی استوار کردند . لیوویل (1882-1809) یک اسکلت محکم برای انتگرال گیری بوجود آورد بوسیله فهمیدن اینکه چه زمانی انتگرال نامعین از نقش های اساسی دوباره در مرحله جدید خود نقش اساسی مرحله بعد هستند . هرمیت (1901-1822) یک شیوه علمی برای انتگرال گیری به صورت عقلی و فکری ( یک روش علمی برای انتگرال گیری سریع ) در دهه 1940 بعد از میلاد استراسکی این روش را همراه لگاریتم توسعه بخشید . در دهه بیستم میلادی قبل از بوجود آمدن کامپیوترها ریاضیدانان تئوری انتگرال گیری و عملی کردن آن روی جداول انتگرال را توسعه داده بودند و پیشرفت هایی حاصل شده بود .در میان این ریاضیدانان کسانی چون واتسون ، تیچمارش ، بارنر ، ملین ، میچر ، گرانبر ، هوفریتر ، اردلی ، لوئین ، لیوک ، مگنوس ، آپل بلت ، ابرتینگر ، گرادشتاین ، اکستون ، سریواستاوا ، پرودنیکف ، برایچیکف و ماریچیف حضور داشتند . در سال 1969 رایسیچ پیشرفت بزرگی در زمینه روش علمی گرفتن انتگرال نامعین حاصل کرد . او کارش را بر پایه تئوری عمومی و تجربی انتگرال گیری با قوانین بنیادی منتشر کرد روش او عملاً در همه گروه های قضیه بنیادی کارگر نیست تا زمانی که در وجود آن یک معادله سخت مشتق گیری هست که نیاز دارد تا حل شود . تمام تلاش ها ااز آن پس بر روی حل این معادله با روش علمی برای موفقیت های مختلف قضیه اساسی گذاشته شد . ایت تلاش ها باعث پیشرفت کامل سیر و روش علمی رایسیچ شد . در دهه 1980 پیشرفت هایی نیز برای توسعه روش او در موارد خاص از قضیه های مخصوص و اصلی او شد . از قابلیت تعریف انتگرال معین به نتایجی دست میابیم که نشان دهنده قدرتی است که در ریاضیات می باشد (1988) جامعیت و بزرگی به ما دیدگاه موثر و قوی در مورد گسترش در ریاضیات و همچنین کارهای انجام شده در قوانین انتگرال می دهد . گذشته از این ریاضیات توانایی دارد تا به تعداد زیادی از نتیجه های مجموعه های مشهور انتگرال پاسخ دهد ( اینکه بفهمیم این اشتباهات ناشی از غلط های چاپی بوده است یا نه ) . ریاضیات این را ممکن می سازد تا هزاران مسئله انتگرال را حل نماییم به طوریکه تا کنون در هیچ یک از کتابهای دستنویس قبلی نیامده باشد . در آینده دیگر وظیفه ضروری انتگرال این است که به ازمایش تقارب خطوط ، ارزش اصلی آن و مکانیسم فرض ها بپردازد . تاریخچه فصیل حسابداری: حسابداری در جهان نزدیک به ۶۰۰۰ سال قدمت دارد و تاریخ نخستین مدارک کشف شده حسابداری به ۳۶۰۰ سال قبل از میلاد برمی گردد. پیشینه حسابداری در ایران نیز به نخستین تمدنهایی بر می گردد که دراین سرزمین پا گرفت، و مدارک حسابداری بدست آمده با ۲۵ قرن قدمت، گواه بر پیشرفت این دانش در ایران باستان اس. در طول تاریخ، روشهای حسابداری متوع و متعددی برای اداره امور حکومتی و انجام دادن فعالیتهای اقتصادی ابداع شد، که در پاسخ به نیازهای زمان، سیر تحولی و تکاملی داشته است. ممیزی املاک در تمدن ساسانی(در جریان اصلاحات انوشیروان، به منظور تشخیص مالیاتهای ارضی، کلیه زمینهای مزروعی کشور ممیزی و مشخصات آن از جمله مساحت، نوع زمین و نوع محصول در دفتری ثبت می گردید.) و تکامل حسابداری برای نگهداری حساب درآمد و مخارج حکومتی در دوران سلجوقیان(نگارش اعداد را به صورت علایمی کوتاه شده از نام اعداد عربی، حساب سیاق می نامند.حسابداری سیاق که احتمالا در دوران سلجوقیان تکامل یافته، روشی است که بر اساس آن، حساب جمع و خرج هر ولایت در دفتر مربوط به ان ولایت ثبت و در عین حال یک دفتر اصلی در مرکز نگهداری می شده است که خلاصه جکع و خرج هر ولایت به طور جداگانه در صفحات مربوط، در آن به خط سیاق نوشته می شده است. این روش در دوران قاجاریه تکمیل شد و کتب خمسه(دفاتر پنج گانه) برای گروههای عمده مخارج نیز نگهداری می شده است. و نگهداری حساب فعالیتهای بازرگانی به حساب سیاق، نمونه های بارز و پیشرفته آن است. با این حال حسابداری نوین( دوطرفه) همانند بسیاری از دانشهای کاربردی دیگر، به همراه ورود فراورده های صنعتی و رسوخ موسسات و شرکتهای خارجی به ایران راه یافت. و در جریان تحولات اقتصادی _اجتماعی صد سال گذشته با پیدایش سازمانهای جدید دولتی و خصوصی و دگرگونی شیوه های تولید و توزیع بسیار پیشرفت کرد. حساداری با تمدن همزاد است و به اندازه تمدن بشری قدمت دارد. در تمدنهای باستانی بین النهرین که قسمت اعظم ثروتهای جامعه در اختیار فرمانروا یا فرمانروایان بود. معمولا کاهنان که قشر ممتازی را در سلسله مراتب اجتماعی تشکیل می دادند و ظیفه نگارش را بطور اعم و نگهداری حساب درآمدها و ثروتهای حکومت را بطور اخص به عهده یا در واقع در انحصار داشتند و در عین حال به ثبت برخی از معاملات شهروندان نیز می پرداختند، از جمله در تمدن باستانی سومر (SUMMER) نظام مالی جامعی برقرار بود و کاهنان سومری علاوه بر نگهداری حساب درآمدهای حکومتی، به نحوی موجودی غلات، تعداد دامها و میزان املاک حکومتی را محاسبه می کردند. نخستین مدرک کشف شده حسابداری در جهان، لوحه های سفالین از تمدن سومر در بابل (Babylon) است و قدمت آن به ۳۶۰۰ سال قبل از میلاد می رسد و از پرداخت دستمزد تعدادی کارگر حکایت دارد. مدارک و شواهد بدست آمده از تمدن باستانی مصر (۵۲۵_۵۰۰۰ ق.م) حکایت از آن دارد که در اجرای طرحهای ساختمانی این تمدن، نوعی کنترل حسابداری برقرار بوده که بهره گیری از نیروی کار هزاران هزار نفر را در امر ایجاد بنا و حمل و نقل مصالح ساختمانی در تشکیلاتی منظم، میسر می کرده است، از تمدن مصر در دورانی که یونانیان و رومیان بر آن تسلط داشتند نیز مجموعه های متعددی از حسابهای نوشته شده بر پاپیروس باقی مانده است. شواهد و مدارک به دست آمده از یونان باستان نیز حکایت از استقرار کنترلهای حسابداری دارد. از جمله حساب معبد پارتنون در لوحه های مرمرین اکروپولیس حک و بخشی از ان هنوز هم باقی است. سکه به عنوان واحد پول حدود ۷۰۰ سال قبل از میلاد در لیدی(Lydia) ابداع گردید.(لیدی سرزمینی باستانی است که در آسیای صغیر، کنار دریای اژه بین میزی (Mysia) و کاری(Caria) قرار داشت. کرزوس (Croesus) آخرین پادشاه آن از کوروش شکست خورد.) و به سرعت در تمدنهای آن زمان رواج یافت. در ازان عصر هخامنشی ، نظام مالی و پولی (نظام پولی بدیعی توسط داریوش اول بر پایه طلا و نقره با رابطه مبادله ثابت پایه گذاری شد و سکه داریک به وزن ۸.۴۱ گرم در مقابل ۲۰ سکه نقره به نام “شکل” هر یک به وزن ۵.۶ گرم مبادله می شده است و بنابراین رابطه تبدیل طلا به نقره ( ۳/۱ ۱۳ ) ) جامع ومنسجمی بر قرار بوده و حساب درآمدها و مخارج حکومت به ریز و به دقت ثبت و ظبط و نگهداری می شده است. در رم و یونان باستان حسابداری پیشرفته ای وجود داشته و نوعی حساب جمع و خرج تنظیم می شده است. یک جمعدار، یک مامور دولت و یا شخصی که محافضت پول یا دارایی دیگری به او محول بوده است در مقاطعی از زمان حساب خود را به اربابش پس می داده است. برای این کار رو فهرست تفصیلی از دریافتها و پرداختها بر حسب پول، وزن یا مقیاس دیگری تهیه می شد که جمع آن دو مساوی بود. فهرست پرداخت شامل مبالغ پرداختی، کالای فروخته شده و یا به مصرف رسیده در طول یک دوره بعلاوه مانده پول و کالایی بود که نزد جمعدار باقی مانده و باید به ارباب تادیه می شد. این نوع حسابداری تا قرون وسطی ادامه یافت. همانطور که ملاحظه فرمودید، حسابداری باستانی تنها جنبه های محدودی از فعالیتهای مالی را در بر می گرفت و یا سیستم جامعی که کلیه عملیات مالی حکومت را ثبط و ظبط کند و یا به نگهداری حساب معاملات تجاری بپردازد، فاصله بسیاری داشت. سرمایه داری تجاری و رنسانس: از دوران باستان تا اواخر قرون وسطی تغییری اساسی در جهت تبدیل حسابداری به یک سیستم جامع صورت نگرفت و تنها پیشرفت قابل ذکر گسترش دامنه نگهداری حساب برای عملیات گوناگون حکومتها و اشخاص بود.از اوایل قرن سیزدهم “دولت_شهرها” و یا “شهر_جمهوریهای” کوچکی خارج از سلطه پادشاهان و خوانین فیودال در ایتالیای کنونی پا گرفت که فضای سیاسی_ اقتصادی مناسبی را برای رشد سوداگری فراهم آورد.بدین معنی که در این جمهوریهای کوچک هیچ مانعی در راه تجارت آزاد، حتی تجارت با سرزمینهای دوردست وجود نداشت و استفاده از سرمایه به صورت سرمایه مولد یا سرمایه تجاری مانند کشتیها و سایر وسایل بازرگانی امکان پذیر و متداول بود. علاوه بر این، با رونق داد وستد، پول در مبادلات تجاری نقش گسترده یافت و اقتصاد پولی رواج یافت. در قرون سیزدهم و چهاردهم همزمان با رشد بازرگانی، صنعت و بانکداری، پیشرفت زیادی در تکنیک نگهداری حساب بوجود آمد. بزرگتر شدن اندازه موسسات، رواج معاملات نسیه و استفاده از عوامل متعدد در کسب و کار موجب شد که دیگر یک شخص به تنهایی نتواند امر موسسه بزرگی را اداره کند و این امر ابداع سیستم حسابداری کاملتری را ضروری ساخت. گمان می رود که کاربرد قاعده جمع وخرج در مورد حساب صندوق نخستین گام در راه پیدایش سیستم نوین بوده باشد. بدین معنی که صندوقدار در ازای وجوهی که دریافت می کرد بدهکار و در مقابل مبالغی که می پرداخت بستانکار می شد. این قاعده در مورد حسابهای مشتریان نیز بکار می رفت و آنان در ازای وجوهی که قرض می گرفتند و یا کالایی که به نسیه می خریدند بدهکار و در مقابل وجوهی که می پرداختند بستانکار می شدند و بدین ترتیب مانده حساب آنها معین می شد. همین قاعده در مورد نگهداری حساب بستانکاران نیز بکار می رفت. در نیمه قرن سیزدهم حسابداران ایتالیایی متوجه این نکته شدند که دریافت پول از یک بدهکار دو ثبت را ضروری می سازد. جنبه دریافت پول که باید در حساب صندوق ثبت شود و جنبه پرداخت پول که باید در حساب شخصی پرداخت کننده پول ثبت گردد. در اوایل قرن چهاردهم دو اصطلاح بدهکار و بستانکار ، پنج شنبه 19 دی 1392برچسب:زندگی نامه خواجه عبدالله انصاری,ولادت,مناجات نامه,زمان فوت, :: 21:51 :: نويسنده : محمد رضا همتی
«زندگی نامه خواجه عبدالله انصاری» ابو اسماعیل عبد الله بن ابو منصور مست النصاری معروف به خواجه عبدالله انصاری و پیر هرات از مشایخ و علمای بزرگ بود .به شیخ ابو الحسن خرقانی اخلاص و ارادت ویژه داشت . خواجه عبدالله محمد بن انصاری هروی سال 384 -396 هجری - در زمان سلطنت آلب ارسلان سلجوقی و وزارت خواجه نظام الملک وزیر دانشمند و دانش پرور و هنر شناس وی در یکی از دهات طوس متولد شد و در سال 481 هجری قمری درگذشت خواجه عبدالله انصاری نابغه ایست که به شامخ ترین قلل انسانیت دست یافته و اگر نظم و نثر وی تا بدین حد دلنشین است از جادوی عشق و ایمان اوست ایمان مردی که از سر منزل طلب گذشته و هفت خوان هولناک را بدون بیم و تردید پشت سر نهاده تا به چشمه آب حیات و به کیمیای سعادت و زندگی جاویدان رسیده است. وی یکی از بزرگترین کیمیاگران مشرق زمین است که قلمرو دست نیافتی او را شکوهی است که گذشت زمان در آن تاثیر نمی کند و هر سخنی از وی دنیای عظیم و پر جلالی را در پیش روی ما می گشاید و ما در این مقال نه امکان و نه فرصت و نه سودای و پایه آن را داریم که در حکمت اشراق وعرفان سخن گوئیم. خواجه عبدالله انصاری از گویندگان و شعرای بسیار بلند پایه است که کلام او از دل برآمده و بر دل می نشیند و نثر وی نیز به روانی خود نوعی شعر به شمار می آید. ادبیات برای وی یک مقوله تجملی یا راهی برای ارتزاق و رسیدن به دولت و مکنت نیست . بلکه رازگوی اسراری است که سینه هایی سوخته و شرحه شرحه می توانند آنها را در خود بگیرند. او از این وسیله علیه غاصبین حقوق مردم نیز استفاده می کند . خواجه عبدالله انصاری عارف وارسته ای دشمن دغلکاری و نیرنگ و خود فروشی است و از بزرگترین محدثین عالم اسلام نیز شمرده می شود. به لقب شیخ الاسلام معروف بود و از نوادگان ابوایوب انصاری می باشد قدرت وی در علم و ادبیات عرب نیز بگواهی کتبی که به زبان عربی نوشته از جمله کتب : ذوالکلام و منازل السایرین برای مردی که بطور کلی هیچ مکتبی از صرف و نحو بطور کامل ندیده شگفت آور است . از آثار جاویدان این نابغه بزرگ آنچه به فارسی تصنیف شده و باقی مانده کتاب اسرار و زادالعارفین است که دنیای پر شوری از راه رسیدن به سعادت ازلی خودشناسی و خداشناسی است که عمیقاٌ باید مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد تا اندکی به حال جذبه و شور این عارف جلیل القدر ربانی بتوان پی برد. خواجه در راه طریقت پیرو شیخ ابوالحسن خرقانی بود . خواجه چون حسین بن منصور حلاج شوریده بود و این شوریدگی بیش از هر چیز در مناجات های خواجه عبداله انصاری مشهود است و آثارش مشحون از مواعظ و نصایح است و مسلک او بعدها مورد استفاده سعدی واقع گشت . گلستان و سعدی بهارستان جامی محصول همین نوع سبک است . عقاید و افکار خواجه را می توان در منازل السائرین مطالعه نمود. او حافظه ای قوی داشت و گویند سی هزار حدیث حفظ بوده است. « تصوف و عرفان و شیوه تربیت اخلاقی عرفا و متصوفه و مربیان بزرگ عرفان و بیان» « از خواجه عبداله انصاری» صوفی و صوفیان - منشاء کلمه صوفی هر چند بحث درباره کلمه صوفی و اشتقاق آن ممکن است ما را از هدف اصلی این گفتار باز دارد ولی برای روشن شدن ذهن خوانندگان گرامی بی مناسبت نخواهد بود با جمال نظریه های مختلف را گوشزد کنیم : گذشته از اینکه کلمه صوفی را به صف وصفه نسبت داده اند چهار فرض دیگر نیز در این باره آمده است : 1- نسبت کلمه صوفی به صوفی که نام غوث بن مرن ابن تمیم بن مریاغوث بن مربن ادبن طانحه که یکی از پارسایان عهد جاهلیت عربستان بوده است. 2- نسبت کلمه صوفی به صوف که برخی از محققان آن را بر دیگر فرضها ترجیح داده اند. 3- نسبت کلمه مزبور به صفا که قشری آنرا بعید می دانند. 4- نسبت آن به کلمه سوفیای یونانی که از گفته های ابوریحان بیرونی است و فن هامر خاور شناس و دیگران آنرا تایید کرده اند. تصوف چیست ؟ آکنده بودن نوشته های پیشوایان عرفان و تصوف از تعبیرهای مبهم و غامض ، بیان مطلب ها به شیوه ی اشاره و کنایه و راز از یک سو و تلفیق این طریقه از اندیشه های فلسفی ، مذاهب ، مکتبها و شریعتهای گوناگون کهن از سوی دیگر سبب شده است که آوردن تعریف جامع و مانعی برای تصوف امری دشوار و بلکه امکان ناپذیر باشد بویژه که بسیاری از اندیشمندان کنونی نسبت بهر موضوعی بنام « تعریف » درباره مسائلی هم بسته به زندگی چون تربیت و اجتماع و هر آنچه به طبیعت آدمی وابسته باشد و از مفهومی های زنده ی تغییر پذیر بشمار رود بدگمان اند و هر تعریفی را برای اینگونه موضوعها کم فایده می پندارند . از اینرو گذشتگان هم به علت اختلافهای فاحشی که در میان طریقت تصوف یافته اند بر آن شده اند که به حقیقت آن نمی توان پی برد. غزالی می گوید : تصوف امری باطنی است که نمی توان بدان آگاه شد و صاحب اللمعات می نویسد : در قدیم مردم در تعریف تصوف سرگردان بودند و در این باره با صد عقیده و رای منشعب شدند . و گفته های مردم درباره تصوف از هزار عقیده و رای هم فزونی یافت و این امر دستاویز کسانی شد که نمی خواستند چنین تعاریفی را بپذیرند : بهر حال : تصوف عبارت از هرگونه عاطفه و جدان است و استواری است که هیچ سستی بدان راه نیابد و دودلی یا تردید بدان نسازد . تصوف بار انداختن بر درگاه یار است هر چند از آن رانده شود ( ابوعلی رودباری) . تصوف آن است که حق ترا نسبت بخود بمیراند و به حق زنده کند ( شیخ جنید بغدادی) . باری تعریف تصوف هر چه باشد ما را از این حقیقت باز نمی دارد که بدانیم مکتب این گروه بجز طریقه کسانیکه برپا و با شیوه ظاهربینی و سالوسی خود را به صوفیان منتسب کرده و مانند برخی از طریقه های دیگر مذهبی آن را بصورت دکانداری و وسیله کسب مال و منال و جاه و مقام درآورده اند مبتنی بر پارسایی و راستی و اخلاص و دلاوری و عشق به حقیقت و جان سپاری در راه آن و بسی از خواستهای بلند بوده است و به ویژه صفتهای ایثار و بشردوستی این گروه آدمی را به عالی ترین خصلتهای انسانی رهبری می کند و می توان شیوه ی نظر ی و عملی تربیتهای اخلاقی آن گروه را از مهمترین شیوه های اخلاقی بشمار آورد. و برای دریافتن این حقیقت بهترین تالیفی که با روشی ساده و علمی تدوین شده و مقامات و مقامها و منازل سالکان این طریقت را نشان داده است کتاب منازل السائرین تالیف پیشوای بزرگ متصوفه یعنی خواجه عبداله انصاری متوفی توجه صاحبدلان بوده است چنانکه چندی پیش دو شرح گرانمایه خطی بر این کتاب بدست آمد و انستیتوی علمی فرانسه در قاهره هر دو را به چاپ رسانید ، یکی از شرحهای مزبور تالیف ابو محمد عبدالمیعطی بن ابی الثنامحمود بن عبدالمیعطی لخمی اسکندری است که در اوائل قرن هفتم هجری نوشته شده و در سال 1954 به طبع رسیده است . و دیگری تالیف حسن بن محمد فرکاوی قادری است که در اواخر قرن هشتم هجری تالیف یافته و در سال 1953 به چاپ رسیده است . خواجه عبداله انصاری نیز در مقدمه این تالیف گرانقدر ( منازل السائرین) اختلاف نظرها را تائید می کند و می نویسد : سیر کنندگان در این مقام ها بر اختلافات عظیمی هستند که ترتیب قاطعی آنها را گرد نمی آورد و نهایتگاه جامعی را پی جویی نمی کنند ، بهمین سبب عارف سخندان که در زبان تازی همچون پارسی استاد مبرز و شیوائی بود ، بر آن می شود که با بیانی موجز و به شیوه ای عالمانه مقامهای صوفیان را تدوین کند تا برای سالکان و سائران راهنمای روشنی باشد ، وی در مقدمه از ابوبکر کتای نقل می کند که : « میان بنده و حق هزار مقام از نور و ظلمت است . » و عبدالمیعطی شارح می نویسد : « پیشوای ما بر این میزان یعنی هزار مقام هم افزوده و هر یک از بابهای دهگانه را به سه درجه تقسیم نموده و برای هر یک از درجات مراتبی قائل شده است .» و اینک بشیوه فهرست وار مقامهای مزبور را که از عالی ترین دستورهای تربیت عملی و نظری گروه صوفیان است بنظر خوانندگان ارجمند می رسانیم : الف : بدایت ها ده باب است بدینسان : باب بقظه ( بیداری ) و سببهای یقظه سه چیز است از نگریستن دل به نعمت ها 2- مطالعه ی جنایت و آگاهی بر خطر و آمادگی برای تدارک آن . 3- متوجه شدن به شناختن فزونی و نقصان و نگریستن دل به نعمتها و یا شناختن نعمت به سه چیز صافی شود :
و مطالعه خبایث به سه چیز صحت پذیرد :
و نقصان به سه چیز استقامت پذیرد :
و بنابراین نخستین باب بدایت ها که یقظه باشد خود دارای نه مقام و مرتبه است . ب: باب التوبه و آن دارای سه شرط است :
و حقیقت توبه سه چیز است :
و باز سه تقسیم دیگر نیز در این باره می آورد :
الف - نور حکمت ب - بدگمانی به نفس ج - باز شناختن نعمت از فتنه و نعمت
د: باب الانابه و در آن نیز مانند بابهای پیشین تقسیماتی است و از یاد کردن آنها برای گریز از اطناب صرفنظر می شود و از این پس تنها به ذکر قسمتها و سپس به بابها اکتفا می شود. ه - باب التفکر و باب التذکر - باب الاعتصام ح- باب الگریز ط - باب الریاضهی - باب السماع 2- قسم بابها « درها » و آن نیز ده باب است به شرح زیر :
3- تقسیم رفتار و کردار و معاملات و آن نیز دارای ده باب است : 1- رعایت 2- مراقبت 3- حرمت ها 4- اخلاص 5- تهذیب 6- استقامت 7- توکل 8- تفویض ( تفویض الامر الی اله) 9- ثقه و اعتماد و اطمینان 10- تسلیم
اخلاق هم دارای ده باب است :
.
8- قسم الولایه : ولایتها هم دارای ده باب است بدینسان :
9- اقسام یا قسم الحقیقت و آن ده باب دارد :
10- تقسیم النهایه و آن هم شامل ده باب به شرح زیر :
« شیوه تدوین خواجه در این کتاب » شیوه خواجه عبداله انصاری در تدوین این تالیف مهم این است که در آغاز هر یک از این بابهای ده گانه یکی از آیات قرآن را یاد می کند ، نشان دهد که طریقت تصوف با حقیقت تشرع ( شریعت مقدس اسلام) یکسان است . و بویژه درباره شطحیات گفتگو نمی کند و آنها را از مقامها نمی شمارد و آن را سبیل عمومی نمی داند و اینک برای پی بردن بدین شیوه ترجمه باب قصد از قسم اصول را بعین را بنظر خوانندگان می رسانیم : در باب القصد : خدای تعالی می فرماید : و من یخرج من بیته مهاجراٌ الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله . قصد گردآوری همت بر تجرید برای طاعت است و آن را سه درجه است : 1- درجه نخست انگیزه تمرین و ارتیاض و رهایی از دو دلی و خواننده به پرهیز از قصدهای این جهانی است و این قصد پایه و اصلو سلوک مبتدی است .چه هنگامیکه آهنگ وی در نیکی درست باشد و ه خویش را در آن گردآورد , دو دلی وی رانده شود و جان وی آرامش پذیرد و از اقدام بر آن نهراسد و بدان خو گیرد و از هر چه به غرفهای سرگرم کننده و از این جهانی وابسته باشد دوری گزیند . شرح عبدالمعطی بر گفته های خواجه عبدالله انصاری. 2- درجه دوم قصد است که بهر سببی برخورد کند آنرا ببرد و بهر مانعی برسد آنرا براندازد و با هر دشواری روبرو بشود آنرا آسان سازد و این آهنگ کامل تر و نیرومند تر از آن پیشین است و آن را آهنگ رونده سالک دانند وروده به سبب آهنگ نیرومند خویش و به علت گردآوردن هم خود در بدست آوردن مرادش آن را می یابد اگر سبب سرگرم کننده ای برای وی پیش آید آن را از میان می برد و اگر میان وی و مطلوبش حائلی پدید آید آنرا دور می کند و با دوستی این آهنگ هیچگونه دشواری و تکلیفی برای وی باقی نمی ماند بلکه آهنگ وی ( تصمیم و همت و جزم وی ) هرگونه دشواری را بر وی آسان می کند . 3- و درجه سوم آهنگ فرمانبری برای تهذیب علم و آهنگ اجابت بکام نهادن بر خلاف انگیزه های نفس و آهنگ درآمدن در دریای فنا است : « شیخ ... در این درجه سه درجه دیگر از آنها را گرد آورده که برخی از آنها کاملتر از برخی دیگر است نخست آهنگ فرمانبری است که برای تهذیب دانش است و آن آهنگ مرید آراسته بخویها و شریعت پذیره و پرهیز کننده از سرشتهای نکوهیده است و این آهنگ تنها به فرمانبری از شرع و رفتار باقتضای امر و نهی است و چنین مریدی یا به تن خویش و یا بوسیله شیخ متصف به چنین خصلتهای تهذیب می شود . و به احکام و دستورات الهی از صمیم دل و جان دانا می گردد. آهنگ دیگر یا اجابت بگام نهادن بر خلاف انگیزه های نفس از آهنگ نخست که کاملتر است . چه آهنگ مزبور بر این یکی مترتب می باشد از اینرو که باید همه ی اختیارهای خود را کنار نهد و در همه کارهائیکه برای او پیش می آید و بر ظاهر و باطن او جاری می شود به فرمان پروردگار خویش باشد و از آن فرمانبری کند هر چند مخالف امیال ( میلهای ) او باشد . از این رو وی به انجام چنین فرمانهایی از روی تمام پاسخ می دهد . مگر آن که حق ویرا بدوری کردن و نفرت از کاری فرمان دهد . و آهنگ درآمدن در دریای فنا آن است که هم ( همت) خویش را گردآورند و ویژه بسوی خدا متوجه سازند و ذکر او را در نهایت بزرگی بر زبان جاری کنند و هر سرگرم کننده ای را که مانع توجه به وی باشد از میان بردارند تابنده جز از ذکر خدا و یاد خدا غافل نشده و حتی از ذکر خدا فانی شود . و خواجه عبداله در تاویل همین آیه در نوبت سوم تفسیر کشف الاسرار آنگاه که مهاجران را به سه گروه تقسیم می کند و دسته ای را از مهاجران از بهر دنیا و دسته ای دیگر را زاهدان می خواند و می گوید سه دیگر( دسته سوم ) عارفان اند که هجرت ایشان از بهر مولی بود و هجرت ایشان هم در نهاد ایشان بود . در پرده های نفس هر کس تا بدل رسند و آنگاه در پرده های دل هجرت کنند تا بجان رسند و آنگه در پرده های جان هجرت کنند تا به وصال جانان رسند : گفتم کجات جویم ای ماه دلستان گفتا قرارگاه منست جان دوستان در اینجا سزاست برای حسن ختام نمونه های معروفی از مناجات نامه خواجه عبداله انصاری را در اینجا نقل کنیم :
قسمتی از فرازهایی از « مناجات نامه خواجه عبداله انصاری» در کودکی پستی در جوانی مستی در پیری سستی پس کی خدا پرستی اگر بر هوا پری مگسی باشی و اگر بردریا روی خسی باشی ، دلی بدست آور تا کسی باشی الهی هر که را عقل دادی چه ندادی ؟ و هر که را عقل ندادی چه دادی ؟ الهی اگر کاسنی تلخ است از بوستان است و اگر عبداله مجرم است از دوستان است الهی اگر گوئی بنده من ، از آسمان می گذرد خنده من . و این رباعی خواجه خیلی عبرت انگیز است : عیب است بزرگ بر کشیدن خود را از جمله خلق برگزیدن خود را از مردمک دیده بباید آموخت دیدن همه کس را و ندیدن خود را الهی یکتای بی همتائی و قیوم توانائی، بر همه چیز دانائی و بینائی و بی عیب مصفائی و از شریک مبرائی ، مسند نشین استغنائی ، چشمه الوهیت بتو زیبد ملک خدائی الهی در جلال رحمانی و در کمال رحیمی ، نه محتاج مکانی و نه آرومند زمانی ، نه کس بتو ماند و نه بکس مانی ، پیداست که در میان جانی ، بلکه جان زنده بچیزی است که تو آنی ! الهی به وجود خود قائمی و بشکر خود مشکور ، بعلم عارف نزدیکی و به جهل جاهل در افترانی الهی ترا به عظمت ستودن وسیله سروز است و بشکر نعمت تو زبان گشودن مرتبه غرور است الهی بر هر که داغ محنت خود نهادی خرمن وجودش را بباد نیستی بردادی . الیه هر که ترا شناخت هر چه غیر از تو بود بینداخت . الهی چون در تو نگرم از جمله تاج دارانم و چون در خود نگرم از جمله خاکسارانم خاک بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم و شیطان را شاد الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم . الهی ظاهری داریم بس شوریده و باطنی داریم بخواب غفلت آلوده و دیده ای پر آب گاهی در آتش می سوزیم و گاهی در آب دیده غرق . الهی از کشته تو خون نیاید و از سوخته تو دود ، کشته تو بکشته شدن شاد و سوخته تو بسوختن خوشنود. الهی من کیستم که ترا خواهم چون از قسمت خود آگاهم ، از هر چه می پندارم کمترم . الهی عاجز و سرگردانم و درمنده و حیرانم . نه آنچه را دارم دانم. الهی اگر ترا باید عبداله آن کند که شاید و اگر خود را باید عبداله آن کند که نشاید ، الهی عزت و کبریائی از آن تو و در قیامت مطیعان راحله احسان تو. 2 ای کریمی که بخشنده عطایی و ای حکیمی که پوشنده خطایی و ای صمدی که از ادراک ما جدایی و ای ذات یکتایی که در ذات و صفات بی همتایی و ای قادری که خدائی و ای ذات یکتایی که در ذات و صفات بی همتایی و ای قادری که خدایی را سزایی و ای خالقی که گمراهان را راهنمایی، جان ما را صفای خود ده و دل ما را هوای خود ده و چشم ما را ضیای خود ده و ما را از فضل و کرم خود آن ده که آن به . الهی عذر ما بپذیر و بر عیبهای ما مگیر ، الهی همه عمر خود بر باد دادیم و بر تن خود بیداد ، بود و نبود ما یکسان از غم ، ما را شادی رسان الهی از پیش خطر و از پس راهم نیست . دستم گیر که جز فضل تو پناهم نیست . الهی بنیاد توحید ما خراب , باغ امیدما بی آب مکن . الهی بر سر ما خاک خجالت نثار مکن و ما را ببلای خود گرفتار مکن . الهی فرمودی که در دنیا بدان چشم که در توانگران می نگرید ، بدرویشان و مسکینان نگرید . الهی تو کریمی را والاتری که در آخرت بدان چشم که در مطیعان نگری در عاصیان نگری. الهی بهشت بیتو جای شادی نیست و جز از دوستی تو روی آزادی نیست. الهی دلی ده که در حرص و آز بر ما باز نشود و قناعتی ده که چشم امید ما جز بروی تو باز نشود. الهی دستم گیر که دست آویز ندارم و عذرم بپذیر که پای گریز ندارم. الهی تحقیقی ده که از دنیا بیزار شویم و توفیقی ده که در دین استوار شویم . الهی تو بساز کار من و منگر بکردار من ! الهی تو بساز که دیگران ندانند و تو بنواز که دیگران نتوانند. الهی دلی ده که طاعت افزون کند و توفیق طاعتی که به بهشت رهنمون کند . الهی دلی ده که در آن آتش هوی نبود و سینه ای ده که در آن رزق و ریا نبود. الهی دیده ای ده که جز ربوبیت تو نه بیند و دلی ده که داغ عبودیت تو گزیند و نفسی که حلقه عبودیت تو در گوش کند و جانی ده که زهر حکمت تو نوش کند. الهی یافت تو آرزوی ما است و دریافت تو نه بقوت بازوی ما است . آنرا که خواندی واسطه ای در میان نبود و آنرا که راندی هیچ گناهی نکرده بود . الهی نچه تو کشتی آب ده و آنچه عبداله را کشت بر آب ده ! 3 الهی ما را در دنیا معصیت می کردیم حبیب تو محمد (ص) غمگین میشد و دشمن ابلیس شاد، الهی اگر فردا عقوبت کنی باز حبیب الله العالمین دوست تو محمد (ص) اندوهگین شود و دشمن تو و ما شاد گردد. الهی دو شادی به دشمن مده و دو اندوه بر دل دوست خود محمد (ص) منه. الهی اگر پرسی حجت نداریم و اگر بسنجی بضاعت نداریم و اگر بسوزی طاقت نداریم . مائیم همه مسلمان بیمایه و همه از طاعت بی پیرایه و همه محتاج و بی سرمایه الهی چون نیکان را استغفار باید کرد ، نانیکان را چه باید کرد ؟ الهی مبینی و میدانی و برآوردن می توانی . الهی چون همه آن کنی که می خواهی پس از این بنده مفلس چه می خواهی . الهی آمرزیدن مطیعان چه کار است . کرمی که همه را نرسد چه مقداب است ؟ الهی آفریدی رایگان و روی دادی رایگان . پس بیامرز رایگان که تو خدایی نه بازرگان . الهی محبت تو بجان است . محبت دوستان تو هم بجان است و با غیر ایشان تاب جان است . الهی به حور قصور ننازیم اگر نفسی با تو پردازیم ، اگر بدوزخ بری دوی دار نیستیم و اگر به بهشت بری خریدار نیستیم. الهی دعا بدرگاه تو لجاج است ، چون دانی که بنده به چه محتاج است. الهی عبداله کاش خاک بودی تا نامش از دفتر جهان پاک بودی. الهی همه از تو ترسند و عبداله از خود زیرا که از تو نیکی آید و از عبداله بدی. الهی اگر چه نور در عبادت است ، اما کار به عنایت است . الهی اگر چه شب فراق تاریکست دل خوشدارم که صبح وصال نزدیک است . الهی آنرا که خواهی آب در خوی او روانتر است و آنرا که نخواهی چه درمان است. الهی در اصطفاء در دامن آدم تو ریختی و گرد عصیان بر فرق ابلیس تو بیختی ! از روی ادب ما بد کردیم ، اما در حقیقت تو فتنه انگیختی !!! استغفرالله و اتوب الیه. الهی چون آتش فراق داشتی با آتش دوزخ چه کار داشتی . الهی روزگاری ترا می جستم خود را می یافتم . اکنون خود را می جویم ترا یافتم. الهی بر عجز و بیچارگی خود گواهم و از لطف و عنایت تو آگاهم ! خواست خواست تو است من چه خواهم ؟ ( من چه دانم ؟) الهی چون سگ را بار است و سنگینی را دیدار است . پس عبداله را با ناامیدی چه کار است ! آثار :
پنج شنبه 19 دی 1392برچسب:, :: 21:38 :: نويسنده : محمد رضا همتی
«زندگی نامه ویکتور هوگو» ویكتور ماری هوگو، داستان نویس ، شاعر و نمایشنامه نویس برجسته فرانسوی است.آثار او به بسیاری از افكار سیاسی و هنری رایج در زمان خویش اشاره دارد .
آدل نیز در سال 1863 به دنبال او از خانه فرار كرده و به هالیفاكس در كانادا رفت . مخالفت پدر با رابطه آن دو موجب فرار آدل از خانه شد . او در هالیفاكس به دنبال محل سكونت پینسون می گشت تا بتواند با او تماس بگیرد . آدل در هالیفاكس هویت خویش را پنهان نمود و پانسیونی را ازیك زن آمریكایی به نام " ساندرز" اجاره كرد . وقتی آدل ، ستوان پینسون را ملاقات كرد و عشق جاودانی خود را به او نشان داد ، از جانب وی طرد شد . پینسون علاقه آدل را به خودش درك می كرد اما متاسف بود ... دیگر بین آنها رابطه ای وجود نداشت . او از آدل خواست به خانه و نزد خانواده اش بازگردد اما آدل این كار را نكرد . زمانی كه پدر آدل راضی به ازدواج آنها شد .
آثار او: آثار هوگو را بطور کلی در پنج بخش می توان مرور کرد:
«زندگی نامه نیما یوشیج»
علی اسفندیاری که بعدها نام خود را به نیما یوشیج تبدیل کرد، در 21 آبانماه سال 1276 خورشیدی در دهکده یوش، واقع در ایالت نور مازندران بدنیا آمد. پدرش میرزا ابراهیم خان اعظام السلطنه، یکی از افراد دودمانهای قدیمی مازندران بود که در این منطقه به کشاورزی اشتغال داشت. نیما خواندن و نوشتن را نزد ملای ده زادگاه خود، فرا گرفت و در تهران دوره مدرسه عالی سن لویی را به پایان رسانید. در مدرسه مراقبت و تشویق یک معلم خوشرفتار، نظام وفا، او را به خط شعر گفتن انداخت. در ابتدا به سبک معمول و قدیم شعر می ساخت؛ اما پس از چندی راه تازه ای را در پیش گرفت و منظومه افسانه، سروده شده به سال 1300 خورشیدی، سبک تازه ای در ارائه محسوسات او است. نیما با وجود پیروی از وزن تساوی طولی، مصرع ها را ضروری ندید و قافیه را به حساب دیگری در کار گرفت و در شعر فارسی تحولی بنیادی ایجاد کرد. نیما با وجود ارائه سبک و شیوه نو از مدافعان جدی ادب و هنر اصیل ایران بود و تا آخر عمر علاوه بر شعرهای نو، شعرهای سنتی نیز می سرود. نیما یوشیج آموزش های ابتدایی را در روستای یوش مازندران آغاز كرد و در سن دوازده سالگی (1288) با خانواده اش به تهران رفت و در آنجا مسكن گزید. او ابتدا به دبستان (حیات جاوید) و سپس به مدرسه متوسطه كاتولیك (سن لوئی) رفت. در این مدرسه بود كه زبان فرانسه را آموخت. نیما یوشیج به سال 1296 در سن بیست سالگی موفق به دریافت تصدیقنامه از مدرسه ی عالی سن لوئی شد. نخستین كار اداری نیما شغلی در درجه پایین كارمندی در وزارت مالیه بود، او تا سال 1298 در این كار دوام آورد. از سال 1306 در كنار همسرش عالیه ،در آموزشگاه های كوچك شهرهای شمال ایران : بارفروش ( بابل كنونی ) ، لاهیجان ، رشت ، آستارا به كار تدریس اشتغال داشت. از فروردین ماه سال 1312 نیما و همسرش به تهران آمدند. نیما نخست در بلا تكلیفی بسر برد و سپس در جست و جوی كاری مناسب بر آمد. در سال 1316 به تدریس ادبیات در دوره دوم دبیرستان صنعتی پرداخت. پس از آن به وزارت پیشه و هنر منتقل گردید. یك سال بعد به اداره موسیقی كشور منتقل شد و به عضویت هیات تحریریه ی مجله موسیقی انتخاب گردید؛ نیما یوشیج تا سال 1326 شغل ثابتی نداشت و پس از آن به خدمت در اداره ی نگارش وزارت فرهنگ پرداخت . او تا پایان زندگیش در این شغل اداری باقی ماند. نیما در روز پنج شنبه 16 دی ماه 1338 هجری شمسی به علت ابتلا به بیماری ذات الریه در گذشت.
والدین و انساب : نیما یوشیج فرزند ابراهیم نوری و طوبی مفتاح بود. در یادداشت كوچك بی تاریخی نسب خود را چنین نوشته است: « علی بن ابراهیم علی ( معروف به ناظم الایاله ) بن محمدرضا ( معروف به باباخان بیك ) بن محمد هاشم بن محمدرضا » . [ زندگی و هنر نیما یوشیج پر درد كوهستان ، نوشته سیروس طاهباز ،تهران : انتشارات زریاب ، ص 11 ]
اوضاع اجتماعی و شرایط زندگی : نیما آنگونه كه خود می گوید، كودكی اش در میان شبانان و ایلخی بانان سپری شده است، اینان به هوای چراگاه به نقاط دور ییلاق قشلاق می كردند و شب بالای كوهها ساعات طولانی باهم به دور آتش جمع می شدند ،او می گوید: «از تمام دوره بچگی خود،به زدو خوردهای و حشیانه و چیزهای مربوط به زندگی كوچ نشینی و تفریحات ساده آنها در آرامش یكنواخت و كور و بی خبر ازهمه جا چیزی به خاطر ندارم». [زندگی نامه شاعران ایران ، تالیف و گردآوری : لیلا صوفی ، تهران: انتشارات جاجرمی، ص216 ]
تحصیلات رسمی و حرفه ای : نیما خواندن و نوشتن را در یوش كه بود آموخت. در زندگینامه ی خود چنین می نویسد: «در همان دهكده كه متولد شدم خواندن و نوشتن را نزد آخوند ده یاد گرفتم. او مرا در كوچه باغهای دنبال می كرد و به باد شكنجه می گرفت. پاهای نازك مرا به درختهای ریشه و گزنه دار می بست. با تركه های بلند مرا مجبور می كرد به از بر كردن نامه هایی كه معمولا“ اهل خانواده ای دهاتی به هم می نویسند و خودش آنها را بهم چسبانیده و برای من طومار درست كرده بود». در سن دوازده سالگی (1288) نیما با خانواده اش در تهران مسكن گزید و در این شهر ،ابتدا به دبستان (حیات جاوید) و سپس به مدرسه متوسطه كاتولیك (سن لوئی) رفت. در این مدرسه بود كه زبان فرانسه را آموخت. نیما یوشیج به سال 1296 در سن بیست سالگی موفق به دریافت تصدیقنامه از مدرسه ی عالی سن لوئی شد و این پایان تحصیلات رسمی اوست. پس از آن مدتی به اتفاق لاربن در مدرسه ی خان مروی نزد مرحوم آقا شیخ هادی یوشی، زبان عربی آموخت . در سال 1307 نیز در بار فروش (بابل) در محضر علامه ی حائری به درسهای فلسفه و منطق و فقه این عالم بزرگ دل سپرد. [زندگی نامه شاعران ایران ، تالیف و گردآوری : لیلا صوفی ، تهران: انتشارات جاجرمی، ص216 ـ زندگی و هنر نیما یوشیج پر درد كوهستان ، نوشته سیروس طاهباز ،تهران : انتشارات زریاب ، ص 17 ]
خاطرات و وقایع تحصیل : نیما یوشیج از دوران تحصیل خود چنین تعریف می كند : «سالهای اول زندگی مدرسه من به زد وخورد بچه ها گذشت ،وضع رفتار و سكنات من كناره گیری و حجبی كه مخصوص بچه ها ی بربیت شده در بیرون شهر است . موضوعی بود كه در مدرسه مسخره برانداز بود. هنر من خوب پریدن و با رفیقم پژمان (حین) فرار از محوطه مدرسه بود. من در مدرسه خوب كار نمی كردم فقط نمرات نقاشی به داد من می رسید. اما بعدها مراقبت و تشویق یك معلم خوش رفتار كه نطام وفا شاعر امروز باشد مرا به خط شعر گفتن انداخت. این تاریخ مقارن بود با سالها یا كه جنگها ی بین المللی ادامه داشت. من در آن وقت اخبار جنگ را به زبان فرانسه می توانستم بخوانم». او در ادامه می گوید : «به منزل خاله ام ، مادر تقی كیانی كاردار، می گریختم. با پای برهنه از بازارها و كوچه های یخ بسته و مرطوب كه آثار قدیم در آنجا هنوز بجا بود (می گذشتم). در سر راه من دالان دولتسرای عضدالملك نائب السلطنه بود. با چراغ كم روشن توی دالان و قراول دم در با لباس مخصوص قدیم قراول های زمان پیش از مشروطه . همه چیز قدیم. من درست به یادم می آید حیدر علی كمالی و تقی كاردار كیانی در بالاخانه شعر می خواندند تا صبح. و احتشام الملك ، پدر همین خانلری ، در زاویه به حساب خود زندگی می كرد. آنها تا صبح نظامی می خواندند. تاثیر نظامی از آن وقت در من پیدا شد كه من اصلاً در خصوص شعر فكر نمی كردم. تقی كیاین كاردار ( معتصم الملك ) در من تاثیر مهمی دارد ، بدون اینكه خودش بداند» .[زندگی نامه شاعران ایران ، تالیف و گردآوری : لیلا صوفی ، تهران: انتشارات جاجرمی، ص216ـزندگی و هنر نیما یوشیج پر درد كوهستان ، نوشته سیروس طاهباز ،تهران : انتشارات زریاب ، ص 17-18 ] استادان و مربیان : نیما به تشویق نظام وفا كه استاد او بود ،به نظم شعر پرداخت. از استادان وی می توان به مرحوم آقا شیخ هادی یوشیجی و علامه حائری اشاره كرد. [زندگی نامه شاعران ایران ، تالیف و گردآوری : لیلا صوفی ، تهران: انتشارات جاجرمی، ص216ـزندگی و هنر نیما یوشیج پر درد كوهستان ، نوشته سیروس طاهباز ،تهران : انتشارات زریاب ، ص 17-18 ]
هم دوره ای ها و همكاران : یكی از همدو ره ایها ی دوران تحصیل نیما یوشیج ،حسین پژمان بود.[ از نیما تا روزگار ما ، تالیف سید یحیی آریان پور ، ج 3 ، تهران : انتشارات زوار ، ص 600 ] همسر و فرزندان : در تاریخ 6 اردیبهشت ماه سال 1305 نیما یوشیج ، در سن 29 سالگی ،با خانم عا لیه ی جهانگیر ،فرزند میرزا اسماعیل شیرازی ،خواهر زاده ی انقلابی و نویسنده ی مشهور میرزا جهانگیر صور اسرافیل ازدواج كرد.حاصل این ازدواج فرزندی به نام شراگیم بود.[زندگی و هنر نیما یوشیج پر درد كوهستان ، نوشته سیروس طاهباز ،تهران : انتشارات زریاب ، ص52 ؛ از نیما تا روزگار ما ، تالیف سید یحیی آریان پور ، ج 3 ، تهران : انتشارات زوار ، ص 600 ]
وقایع میانسالی : نیما در یكی از طوفانی ترین و پر آشوب ترین ایام تاریخ كشور را درك نموده است.وی در این زمان رضا خان با توطئه چینی و حمایت بیگانگان در پی تغییر حكومت قاجار و انتقال سلطنت به خود و خاندان خود بود. در سال 1303 مجلس شورای ملی لایحه ای عزل احمد شاه قاجار و جانشینی سردار سپه را به مقام سلطنت تصویب می كند و در 15 آذر ماه 1304 مجلس موسسان برای تغییر مواردی از قانون اساسی تشكیل می شود. نیما یوشیج با روشن بینی و آینده نگری كامل ، كه نشانه ی حس قوی و شناخت كامل او از موقعیت سیاسی و اجتماعی ایران است ،در یاد داشتی با عنوان (مجلس مؤسسان )برای تغییر موادی از قانون اساسی تشكیل می شود. نیما یوشیج با روشن بینی و آینده نگری كامل ، كه نشانه ی حس قوی و شناخت كامل او از موقعیت سیاسی و اجتماعی ایران است، در یاد داشتی با عنوان (مجلس موسسان ) به تاریخ 21 آبان ماه 1304 چنین می نویسد:(مجلس موسسان به اصطلاح شیطان می خواهد آتیه ی مملكت ،یعنی سرنوشت یك مست بچه های یتیم و مادرهای فقیر را معین كند. جوانها اغلب آنهایی كه چند جلد از كتب ادبیات غربی را ترجمه كرده اند و به این جهت مشهور به نویسندگان هستند، در این مجلس شركت دارند. می خواهند آنها را برای این مجلس انتخاب كنند. به من هم تكلیف كرده اند،ولی من تاكنون نه پا به مجلس آنها گذاشته ام نه بازی قرعه و انتخاب و كلا را شناخته ام . من از این بازی چیزی نمی فهمم . یك نفر را روی كار كشیده اند یك استبداد خطرناك ،مملكت را تغییر خواهد داد. جوان باهنر گمنام ،بمیر یا ساكت باش تا تو را معدوم نكنند و تو بتوانی روزی كه نطفه های پاك پیدا شدند ،به آنها اتحاد را تبلیغ كنی .این نقشه ها برای این است كه متفكرین و مخالفین شناخته شوند و آنها را در موقع جلسه ،نیست كنند؛ ولی بالاخره شیطان مغلوب می شود.) نیما یوشیج كه به هنگام نوشتن یادداشت 28 ساله است، در این عبارت (جوان باهنر گمنام ،بمیر یا ساكت باش تا تورا معدوم نكنند )بی گمان به شهادت دوست ناكام خود میرزاده عشقی نظر دارد و جملات (من از این بازیها چیزی نمی فهمم .یك نفر را روی كار كشیده اند . یك استبداد خطرناك ،مملكت را تغییر خواهد داد .سخت هوشیارانه ،قابل توجه، تاریخی و عبرت آور است. در بهمن ماه 1306 حادثه سیاسی مهمی روی داد : كشف كتیبه ی سری و اعلام سرهنگ احمد پولادین. سرهنگ احمد خان پولادین كه افسری حساس و چو ن رئیس گارد رضا شاه و از نزدیك شاهد اعمال او بود با عده ای از افسران و اشخاص می دانست آنها هم با رژیم پهلوی موافق نیستند وارد مذاكره و متحد شده كمیته ای سری تشكیل دادند كه او را از میان بردارند و رژیم پهلوی را سرنگون سازند. نزدیك بود كه موفق هم بشوند . اما یكی از افراد این كمیته از بیم نافرجام ماندن این اقدام محرمانه مراتب را به اطلاع پهلوی رسانید . همگی اعضاء كمیته دستگیر و تسلیم دادگاه نظامی شدند محاكمات آنها چند روز به طول انجامید در نتیجه سرهنگ احمدخان پولادین محكوم به اعدام شد. این واقعه نیما یوشیج را كه اندیشه انتقام همیشه با او بود سر شوق می آورد و در اسفند ماه 1306 شعر بلند و حماسی (سرباز فولادین) را سرود تا این تاریخ بعد از (افسانه) مهم ترین شعر اوست.[زندگی و هنر نیما یوشیج پر درد كوهستان ، نوشته سیروس طاهباز ،تهران : انتشارات زریاب ، ص 67-48 ]
مشاغل و سمتهای مورد تصدی : نخستین كار اداری نیما شغلی در درجه پایین كارمندی در وزارت مالیه بود و ی تا سال 1298 در این كار دوام آورد. از فروردین ماه سال 1312 نیما و همسرش در تهران بودند. نیما نخست در بلا تكلیفی بسر برد و سپس در جست و جوی كاری مناسب بر آمد. در سال 1316 به وزارت پیشه و هنر منتقل گردید. یك سال بعد به تمایل خودش با همان حقوق به اداره موسیقی كشور منتقل شد و به عضویت هیات تحریریه ی مجله موسیقی انتخاب گردید؛ این كار جدی ترین و مناسب ترین شغل اداری نیما یوشیج درتما م طول زندگیش است كه تا پابان عمر این مجله ،تا بهمن 1320 ادامه یافت. نیما یوشیج تا سال 1326 شغل ثابتی نداشت و پس از آن به خدمت در اداره ی نگارش وزارت فرهنگ پرداخت . كار او بررسی و اظهار نظر در باره ی نمایشنامه ها و فیلمنامه هایی بود كه به این اداره می رسید. تا پایان زندگیش این شغل اداری او بود و حقوقش سیصد و سی تومان در ماه بود. [روزنامه همشهری ، دوشنبه 10دی 1380 ، شماره 2607 ـ زندگی و هنر نیما یوشیج پر درد كوهستان ، نوشته سیروس طاهباز ،تهران : انتشارات زریاب ، ص 23 و 116 و119 -120 و 125 ]
فعالیتهای آموزشی : از سال 1306 ، نیما در كنار همسرش عالیه ،در آموزشگاه های كوچك شهرهای شمال ایران : بارفروش ( بابل كنونی ) ، لاهیجان ، رشت ، آستارا به كار تدریس اشتغال داشت. او در سال 1316 در تهران به تدریس ادبیات در دوره دوم دبیرستان صنعتی پرداخت.[ از نیما تا روزگار ما ، تالیف سید یحیی آریان پور ، ج 3 ، تهران : انتشارات زوار ، ص 597 ]
آرا و گرایشهای خاص : نیما یوشیج در سال 1316 موفق به كشف شكل تازه ای در شعر فارسی شد كه این شیوه به كلی با شعر قدیم فرق دارد و با نگرشی كه در شیوه شكل آن پدید آورد به پدر شعر نو لقب گرفت. نظرنیما در خصوص شعر، یك نگاه جدید است كه بعضاً شیوه های قدیم را به چالش كشیده و از منظری جدید غالب شعر را تعریف می نماید. او می گوید: « ادبیات ما باید از هر حیث عوض شود. موضوع تازه كافی نیست و نه این كافی است كه مضمونی را بسط داده و به طرز تازه بیان كنیم. نه این كافی است كه با پس و پیش كردن قافیه و افزایش و كاهش مصراع ها یا وسایل دیگر ، دست به فرم تازه زده باشیم . عمده كار این است كه طرز كار عوض شود و مدل وصفی و روائی ، كه در دنیای با شعور آدم هاست ، به شعر بدهیم. »او در ادامه می گوید:« شعر وزن و قافیه نیست ، بلكه وزن و قافیه هم از ابزار كار یك نفر شاعر هستند. همچنین شعر ردیف ساختن مصطلحات و فهرست كلی دادن از مطالب معلوم كه در سر زبان ها افتاده است نیست. این جور كار به درد دفتر حساب بندی یك تجارتخانه می خورد. شعر واسطه تشریح و تاثیر دادن و كوچك كردن معنویات و شكافتن و نمودن درونیهای دقیق و نهفته آنهاست. و تمام كوشش و كاوش شاعر برای آن است كه « مخصوصاً شعر را از حیث بیان آن به طبیعت نزدیك كرده و به آن اثر دلپذیر نثر را دهد » . زیاد رغبت دارد و دلباخته رغبت خود است كه « شعر را از مصراعبازیهای ابتدایی ـ كه در طبیعت این طور یكدست و یكنواخت و ساده لوح پسندانه وجود ندارد و لباس متحد الشكل نپوشیده استـ آزاد كرده باشد» .نیما فقط در ابداع شعر نو جسارت به خرج نداد بلكه همین آوردن واژه های روستایی و بومی در شعر فارسی و ملی در نوع خود بدعت و نوآوری محسوب می شود ، تا جاییكه كه بعد از او بسیاری خواستند از این شیوه بهره بگیرند كه راه به جایی نبردند. [ از نیما تا روزگار ما ، تالیف سید یحیی آریان پور ، ج 3 ، تهران : انتشارات زوار ، ص9-608 ـ روزنامه همشهری ، دوشنبه 10دی 1380 ، شماره 2607] زمان و علت فوت : نیما در روز پنج شنبه 16 دی ماه 1338 هجری شمسی به علت ابتلا به بیماری ذات الریه در گذشت و در قبرستان امامزاده عبدالله به خاك سپرده شد. [زندگی نامه شاعران ایران ، تالیف و گردآوری :لیلا صوفی ، تهران: انتشارات جاجرمی، ص218 ]
در پیله تا به کی بر خویشتن تنی پرسید کرم را مرغ از فروتنی دربسته تا به کی در محبس تنی در فکر رستنم ـپاسخ بداد کرم ـ خلوت نشسنه ام زیر روی منحنی هم سال های من پروانگان شدند جستند از این قفس،گشتند دیدنی در حبس و خلوتم تا وارهم به مرگ یا پر بر آورم بهر پریدنی اینک تو را چه شد کای مرغ خانگی! کوشش نمی کنی،پری نمی زنی؟ نیما یوشیج
چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:, :: 22:19 :: نويسنده : محمد رضا همتی
1- نصیحت از سر اخلاص «أَیهَا النّاسُ إِنَّهُ مَنْ نَصَحَ لِلّهِ وَ أَخَذَ قَوْلَهُ دَلیلاً هُدِىَ لِلَّتى هِىَ أَقْوَمُ وَ وَفَقَّهُ اللّهُ لِلرَّشادِ وَ سَدَّدَهُ لِلْحُسْنى فَإِنَّ جارَاللّهِ آمِنٌ مَحْفُوظٌ وَ عَدُوَّهُ خائِفٌ مَخْذُولٌ، فَاحْتَرِسُوا مِنَ اللّهِ بِكَثْرَةِ الذِّكْرِ.» هان اى مردم! كسى كه براى خدا نصیحت كند و كلام خدا را راهنماى خود گیرد، به راهى پایدار رهنمون شود و خداوند او را به رشد و هدایت موفّق سازد و به نیكویى استوار گرداند، زیرا پناهنده به خدا در امان و محفوظ است و دشمن خدا ترسان و بىیاور است و با ذكر بسیار خود را از [معصیت خداى] بپایید.
2- شناخت هدایت «وَ اعْلَمُوا عِلْمًا یقینًا أَنـَّكُمْ لَنْ تَعْرِفُوا التُّقى حَتّى تَعْرِفُوا صِفَةَ الْهُدى، وَ لَنْ تُمَسِّكُوا بِمیثاقِ الْكِتابِ حَتّى تَعْرِفُوا الَّذى نَبَذَهُ وَ لَنْ تَتْلُوَا الْكِتابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ حَتّى تَعْرِفُوا الَّذى حَرَّفَهُ، فَإِذا عَرَفْتُمْ ذلِكَ عَرَفْتُمُ الْبِدَعَ وَ التَّكَلُّفَ وَ رَأَیتُمْ الْفِرْیةَ عَلَى اللّهِ وَ التَّحْریفَ وَ رَأَیتُمْ كَیفَ یهْوى مَنْ یهْوى.» به یقین بدانید كه شما هرگز تقوا را نشناسید تا آن كه صفت هدایت را بشناسید، و هرگز به پیمان قرآن تمسّك پیدا نمىكنید تا كسانى را كه دورش انداختند بشناسید، و هرگز قرآن را چنان كه شایسته تلاوت است تلاوت نمىكنید تا آنها را كه تحریفش كردند بشناسید، هر گاه این را شناختید بدعتها و بر خود بستن ها را خواهید شناخت و دروغ بر خدا و تحریف را خواهید دانست و خواهید دید كه آن كه اهل هوى است چگونه سقوط خواهد كرد. 3- فاصله میان حقّ و باطل «بَینَ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ أَرْبَعُ أَصابِعَ، ما رَأَیتَ بِعَینَیكَ فَهُوَ الْحَقُّ وَ قَدْ تَسْمَعُ بِأُذُنَیكَ باطِلاً كَثیرًا.» بین حقّ و باطل به اندازه چهار انگشت فاصله است، آنچه با چشمت بینى حقّ است و چه بسا با گوش خود سخن باطل بسیارى را بشنوى. 4- آزادى و اختیار انسان «مَنْ أَحالَ الْمَعاصِىَ عَلَى اللّهِ فَقَدْ فَجَرَ، إِنَّ اللّهَ لَمْ یطَعْ مَكْرُوهًا وَ لَمْ یعْصَ مَغْلُوبًا وَ لَمْ یهْمِلِ الْعِبادَ سُدًى مِنَ الْمَمْلَكَةِ، بَلْ هُوَ الْمالِكُ لِما مَلَّكَهُمْ وَ القادِرُ عَلى ما عَلَیهِ أَقْدَرَهُمْ، بَلْ أَمَرَهُمْ تَخْییرًا وَ نَهاهُمْ تَحْذیرًا.» هر كه گناهان را به خداوند نسبت دهد، به تحقیق، فاجر و نابكار است. خداوند به زور اطاعت نشود، و در نافرمانى مغلوب نگردد، او بندگان را مهمل و سرِخود در مملكت وجود رها نكرده، بلكه او مالك هر آنچه آنها را داده و قادر بر آنچه آنان را توانا كرده است مىباشد، آنان را فرمان داده تا به اختیار خودشان آن را بپذیرند و نهیشان نموده تا به اختیار خود بر حذر باشند. 5- زهد و حلم و درستى « قیلَ لَهُ(علیه السلام) مَا الزُّهْدُ؟قالَ: أَلرَّغْبَةُ فِى التَّقْوى وَ الزَّهادَةُ فِى الدُّنْیا. قیل: فَمَا الْحِلْمُ؟ قالَ كَظْمُ الْغَیظِ وَ مَلْكُ النَّفْسِ. قیلَ مَا السَّدادُ؟ قالَ: دَفْعُ الْمُنْكَرِ بِالْمَعْرُوفِ.» از حضرت امام حسن مجتبى(علیه السلام) پرسیده شد كه زهد چیست؟فرمود: رغبت به تقوا و بىرغبتى در دنیا. سؤال شد حلم چیست؟ فرمود: فرو بردن خشم و تسلّط بر نفس. سؤال شد سداد و درستى چیست؟ فرمود: برطرف نمودن زشتى به وسیله خوبى. 6- تقوا «أَلتَّقْوى بابُ كُلِّ تَوْبَة وَ رَأْسُ كُلِّ حِكْمَة وَ شَرَفُ كُلِّ عَمَل بِالتَّقْوى فازَ مَنْ فازَ مِنَ الْمُتَّقینَ.» تقوا و پرهیزكارى سرآغاز هر توبه اى، و سرّ هر حكمتى، و شرف و بزرگى هر عملى است، و هر كه از با تقوایان كامیاب گشته به وسیله تقوا كامیاب شده است. 7- خلیفه به حقّ «إِنَّمَا الْخَلیفَةُ مَنْ سارَ بِسیرَةِ رَسُولِ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) وَ عَمِلَ بِطاعَةِ اللّهِ وَ لَعَمْرى إِنّا لاََعْلامُ الْهُدى وَ مَنارُ التُّقى.» خلافت فقط از آنِ كسى است كه به روش رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)برود، و به طاعتِ خدا عمل كند، و به جان خودم سوگند كه ما اهل بیت نشانه هاى هدایت و جلوه هاى پرفروغ پرهیزگارى هستیم. 8- حقیقت كرم و دنائت «قیلَ لَهُ(علیه السلام): مَا الْكَرَمُ؟قالَ: أَلاِْبْتِداءُ بِالْعَطِیةِ قَبْلَ الْمَسْأَلَةِ وَ إِطْعامُ الطَّعامِ فِى الَْمحَلِّ. قیلَ فَمَا الدَّنیئَةُ؟ قالَ: أَلنَّظَرُ فِى الْیسیرِ وَ مَنْعُ الْحَقیرِ.» از امام مجتبى سؤال شد: كرم چیست؟فرمود: آغاز به بخشش نمودن پیش از درخواست نمودن و اطعام نمودن در وقت ضرورت و قحطى. سؤال شد: دنائت و پستى چیست؟ فرمود: كوچك بینى و دریغ از اندك. 9- مشورت مایه رشد و هدایت «ما تَشاوَرَ قَوْمٌ إِلاّ هُدُوا إِلى رُشْدِهِمْ.» هیچ قومى با همدیگر مشورت نكنند، مگر آن كه به رشد و كمالشان هدایت شوند. 10- لئامت و پستى «أَللُّؤْمُ أَنْ لا تَشْكُرَ النِّعْمَةَ.» پستى آن است كه شكر نعمت را نكنى. 11- بدتر از ننگ و زبونى «أَلْعارُ أَهْوَنُ مِنَ النّارِ.» ننگ آسانتر از دوزخ است 12- رفیق شناسى «قالَ الْحَسَن(علیه السلام) لِبَعْضِ وُلْدِهِ: یا بُنَىَّ لا تُواخِ أَحَدًا حَتّى تَعْرِفَ مَوارِدَهُ وَ مَصادِرَهُ فَإِذَا اسْتَنْبطْتَ الْخُبْرَةَ وَ رَضیتَ الْعِشْرَةَ فَآخِهِ عَلى إِقالَةِ الْعَثْرَةِ وَ الْمُواساةِ فِى الْعُسْرَةِ.» امام حسن(علیه السلام) به یكى از فرزندانش فرمود: اى پسرم! با احدى برادرى مكن تا بدانى كجاها مىرود و كجاها مىآید، و چون از حالش خوب آگاه شدى و معاشرتش را پسندیدى با او برادرى كن به شرط این كه معاشرت، بر اساس چشم پوشى از لغزش و همراهى در سختى باشد. 13- كار با توكّل «لا تُجاهِدِ الطَّلَبَ جِهادَ الْغالِبِ وَ لا تَتَّكِلْ عَلَى الْقَدَرِ إِتَّكالَ المُسْتَسْلَمِ.» چون شخص پیروز در طلب مكوش، و چون انسان تسلیم شده به قَدَر اعتماد مكن [بلكه با تلاش پیگیر و اعتماد و توكّل به خداوند، كار كن]. 14- خویشاوند و بیگانه واقعى «أَلْقَریبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَ إِنْ بَعُدَ نَسَبُهُ، وَ الْبَعیدُ مَنْ باعَدَتْهُ المَوَدَّةُ وَ إِنْ قَرُبَ نَسَبُهُ.» خـویشاونـد كسـى است كـه دوستـى و محبّت، او را نـزدیك كرده باشد و اگـر چـه نـژادش دور بـاشد.و بیـگانـه كسـى است كـه از دوستـى و محبّت به دور است و گرچه نژادش نزدیك باشد. 15- اعتماد به مقدَّرات الهى «مَنِ اتَّكَلَ عَلى حُسْنِ الاِْخْتِیارِ مِنَ اللّهِ لَهُ لَمْ یتَمَنَّ أَنـَّهُ فى غَیرِ الْحالِ الَّتى إِخْتارَهَا اللّهُ لَهُ.» هر كه به نیك گزینى خداوند دلگرم باشد، آرزو نمىكند در وضعى جز آنچه خدا برایش برگزیده، باشد. 16- آثار رفت و آمد در مسجد «مَنْ أَدامَ الاِْخْتِلافَ إِلَى الْمَسْجِدِ أَصابَ إِحْدى ثَمان:آیةً مُحْكَمَةً وَ أَخًا مُسْتَفادًا وَ عِلْمًا مُسْتَطْرَفًا وَ رَحْمَةً مُنْتَظِرَةً وَ كَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَى الهُدى أَوْ تَرُدُّهُ عَنْ رَدًى وَ تَرْكَ الذُّنُوبِ حَیاءً أَوْ خَشْیةً.» هر كه پیوسته به مسجد رود به یكى از این هشت فایده مىرسد:1ـ نشانه اى استوار (فهم آیات الهى)،2ـ دوستى قابل استفاده،3ـ دانشى تازه،4ـ رحمتى مورد انتظار،5ـ سخنى كه به راه راستش كشد،6ـ یا سخنى كه او را از پستى برهاند،7ـ و ترك گناهان به خاطر شرم از خدا،8ـ یا ترك گناهان به خاطر خوف از خدا. 17- بهترین چشم و گوش و دل «إِنَّ أَبْصَرَ الأَبـْصارِ ما نَفَذَ فِى الخَیرِ مَذْهَبُهُ، وَ أَسْمَعُ الاَْسـْماعِ ما وَعَى التَّذْكیرَ وَ انْتَفَعَ بِهِ، أَسْلَمُ الْقُلُوبِ ما طَهُرَ مِنَ الشُّبُهاتِ.» همانا بیناترین دیده ها آن است كه در طریق خیر نفوذ كند، و شنواترین گوشها آن است كه پند و اندرز را در خود فرا گیرد و از آن سود برد، سالمترین دلها آن است كه از شبهه ها پاك باشد. 18- تزكیه در پرتو عبادت «إِنَّ مَنْ طَلَبَ الْعِبادَةَ تَزَكىّ لَها، إِذا أَضَرَّتِ النَّوافِلُ بِالْفَریضَةِ فَارْفَضُوها.» به راستى هر كه عبادت را به خاطر عبادت طلب كند خود را تزكیه نمودهاست. هر گاه مستحبّات به واجبات زیان رساند آن را ترك كنید. 19- عاقل خیرخواه «لا یغُشُّ الْعاقِلُ مَنِ اسْتَنْصَحَهُ.» عاقل و خردمند به كسى كه از او نصیحت و اندرز خواهد، خیانت نكند. 20- ارزش دادن به آثار عبادت «إِذا لَقِىَ أَحَدُكُمْ أَخاهُ فَلْیقَبِّلْ مَوْضِعَ النُّورِ مِنْ جَبْهَتِهِ.» هر گاه یكى از شما برادر خود را ملاقات كند، باید كه محلّ نور پیشانى (یعنى محلّ سجده) او را ببوسد. 21- امید و پشتكار «وَ اعْمَلْ لِدُنْیاكَ كَأَنـَّكَ تَعیشُ أَبَدًا، وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِكَ كَأَنـَّكَ تَمُوتُ غَدًا، وَ إِذا أَرَدْتَ عِزًّا بِلا عَشیرَة، وَ هَیبَةً بِلا سُلْطان فَاخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِیةِ اللّهِ إِلى عِزِّ طاعَةِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ.» براى دنیایت چنان كار كن كه گویا همیشه زندگى مىكنى، و براى آخرتت به گونه اى كاركن كه گویا فردا خواهى مُرد، و اگر عزّتى بدون بستگان و شكوهى بدون سلطنت خواهى، از معصیت و نافرمانى خدا به طاعت و فرمانبرى خداوند عزّوجلَّ درآى. 22- نشانه هاى مكارم اخلاق «مَكارِمُ الاَْخْلاقِ عَشَرَةٌ: صِدْقُ اللِّسانِ وَ صِدْقُ الْبَأْسِ وَ إِعْطاءُ السّائِلِ وَ حُسْنُ الخُلْقِ وَ الْمُكافاتُ بِالصَّنائِعِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ وَ التَّذَمُّمُ عَلَى الْجارِ، وَ مَعْرِفَةُ الْحَقِّ لِلصّاحِبِ وَ قِرْىُ الضَّیفِ وَ رَأْسُهُنَّ الْحَیاءُ.» مكارمو فضائل اخلاق ده چیز است:1 ـ راستگویى، 2 ـ راستگویى در وقت سختى و گرفتارى، 3 ـ بخشش به سائل، 4 ـ خوش خُلقى، 5 ـ پاداش در مقابل كارها و ابتكارات، 6 ـ پیوند با خویشان، 7 ـ حمایت از همسایه، 8 ـ حق شناسى درباره دوست و رفیق، 9 ـ میهمان نوازى، 10 ـ و در رأس همه اینها شرم و حیاست. 23- پرهیز از تملّق و بدگویى «قالَ(علیه السلام) لِرّجُل : إِیاكَ أَنْ تَمْدَحَنِى فَأَنـَا أَعْلَمُ بِنَفْسِى مِنْكَ أَوْتُكَذِّبَنِى فَإِنَّهُ لا رَأْىَ لِمَكْذُوب أَوْتَغْتابَ عِنْدِى أَحَدًا.» امام به شخصى فرمود : مبادا مرا ستایش كنى، زیرا من خود را بهتر مىشناسم، یا مرا دروغگو شمارى، زیرا دروغگو اندیشه و عقیده [ثابتى] ندارد، یا كسى را نزد من بدگویى نمایى. 24- عوامل هلاكت آدمى هَلاكُ النّاسِ فى ثَلاث: أَلْكِبْرُ، أَلْحِرْصُ، أَلْحَسَدُ. أَلْكِبْرُ بِهِ هَلاكُالدّینِ وَ بِهِ لُعِنَ إِبْلیسُ. أَلْحِرْصُ عَدُوُّ النَّفْسِ وَ بِهِ أُخْرِجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّةِ. أَلْحَسَدُ رائِدُ السُّوءِ وَ بِهِ قَتَلَ قابیلُ هابیلَ. هلاكت و نابودى مردم در سه چیز است:كبر، حرص، حسد. تكبّر كه به سبب آن دین از بین مىرود و به واسطه آن، ابلیس، مورد لعنت قرار گرفت. حرص كه دشمن جان آدمى است وبه واسطه آن آدم از بهشت خارج شد. حسد كه سررشته بدى است و به واسطه آن قابیل، هابیل را كشت. 25- تقوا و تفكّر «أُوصیكُمْ بِتَقْوَى اللّهِ وَ إِدامَةُ التَّفَكُّرِ فَإِنَّ التَّفَكُّرَ أَبُو كُلِّ خَیر وَ أُمُّهُ.» شما را به پرهیزگارى و ترس از خدا و ادامه تفكّر و اندیشه سفارش مىكنم، زیرا كه تفكّر و اندیشه، پدر و مادر تمام خیرات است. 26- شستشوى دستها قبل و بعد از غذ «غَسْلُ الْیدَینِ قَبْلَ الطَّعامِ ینْفِى الْفَقْرَ وَ بَعْدَهُ ینْفِى الْهَمَّ.» شستن دستها پیش از غذا، فقر را از بین مىبرد و بعد از غذا، غم و اندوه را مىزداید. 27- دنیا، سراى عمل «أَلنّاسُ فی دارِ سَهْو وَغَفْلَة یعْمَلُونَ وَ لا یعْلَمُون فَإِذا صارُوا إِلى دارِ الاْخِرَةِ صارُوا إِلى دارِ یقین یعْلَمُونَ وَ لا یعْمَلُونَ.» مردم در این دنیا در سراى بىخبرى و غفلت به سر مىبرند، كار مىكنند و نمىدانند. وقتى كه به سراى آخرت رفتند، به خانه یقین مىرسند، آن گاه است كه مىدانند، ولى دیگر كار نمىكنند. 28- همراهى با مردم «صاحِبِ النّاسَ بِمِثْلِ ما تُحِبُّ أَنْ یصاحِبُوكَ.» چنان با مردم مصاحبت داشته باش كه خود دوست دارى به همان گونه با تو مصاحبت كنند. 29- عقاب و ثواب مضاعف «وَ اللّهِ إِنّى لاََخافُ أَنْ یضاعَفَ لِلْعاصى مِنَّا الْعَذابُ ضِعْفَینِ وَ أَرْجُوا أَنْ یؤْتِىَ الُْمحْسِنَ مِنّا أَجْرَهُ مَرَّتَینِ.» به خدا قسم من ترس از آن دارم كه عذاب گناهكاران از ما اهل بیت دو چندان گردد، و امید آن را دارم كه نیكوكار از ما اهل بیت نیز پاداشش دو برابر باشد. 30- نقش عقل، همّت و دین «لا أَدَبَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَهُ، وَ لا مُرُوَّةَ لِمَنْ لاهِمَّةَ لَهُ، وَ لا حَیاءَ لِمَنْ لا دینَ لَهُ.» كسى كه عقل ندارد، ادب ندارد و كسى كه همّت ندارد، جوانمردى ندارد و كسى كه دین ندارد، حیا ندارد. 31- تعلیم و تعلّم «عَلِّمِ النّاسَ عِلْمَكَ وَ تَعَلَّمْ عِلْمَ غَیرِكَ.» مردم را با دانشت، دانش بیاموز و خود نیز دانش دیگران را فراگیر. 32- روى آوردن به چه كسى؟ «لا تَأْتِ رَجُلاً إِلاّ أَنْ تَرْجُوَ نَوالَهُ أَوْ تَخافَ بَأْسَهُ أَوْ تَسْتَفیدَ مِنْ عِلْمِهِ أَوْ تَرْجُوَ بَرَكَتَهُ وَ دُعائَهُ أَوْ تَصِلَ رَحِمًا بَینَكَ وَ بَینَهُ.» نزد كسى مرو، مگر آن كه به بخشش او امیدوار، یا از قدرتش بیمناك، یا از دانشش بهره مند، یا به بركت و دعایش امیدوار باشى، یا آن كه بین تو و او پیوند خویشاوندىاى باشد. 33- عقل و جهل «لا غِنى أَكْبَرُ مِنَ الْعَقْلِ وَ لا فَقْرَ مِثْلُ الْجَهْلِ وَ لا وَحْشَةَ أَشَدُّ مِنَ الْعُجْبِ، وَ لا عَیشَ أَلَذُّ مِنْ حُسْنِ الْخُلْقِ.» هیچ بىنیازىاى بزرگتر از عقل و هیچ فقرى مانند جهل و هیچ وحشتى سختتر از خودپسندى و هیچ عیشى لذّت بخشتر از خوش اخلاقى نیست. 34- على(علیه السلام)، دروازه ایمان «إِنَّ عَلِیا بابٌ مَنْ دَخَلَهُ كانَ مُؤْمِنًا وَ مَنْ خَرَجَ مِنْهُ كانَ كافِرًا.» على(علیه السلام) دروازه ایمان است، هر كه داخل آن شد مؤمن و هر كه خارج از آن شد كافر است. 35- حقّ اهل بیت «وَ الَّذى بَعَثَ مُحَمَّدًا بِالْحَقِّ لا ینْتَقِصُ أَحَدٌ مِنْ حَقِّنا إِلاّ نَقَصَهُ اللّهُ مِنْ عَمَلِهِ.» قسم به خدایى كه محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) را به حقّ برانگیخت، هیچ كس از حقّ ما اهل بیت چیزى را كم نكند، مگر آن كه خداوند از عملش چیزى را كم گرداند. 36- اوّل سلام، آن گاه كلام «مَنْ بَدَأَ بِالْكَلامِ قَبْلَ السَّلامِ فَلا تُجیبُوهُ.» كسى كه پیش از سلام كردن، آغاز به سخن گفتن نماید، جوابش را ندهید! 37- نیكى و پرسش؟ «أَلشُّرُوعُ بِالْمَعْرُوفِ وَ الاِْعْطاءُ قَبْلَ السُّؤالِ مِنْ أَكْبَرِ السُّؤْدَدِ.» آغاز نمودن به نیكى و بذل و بخشش، پیش از درخواست نمودن، از بزرگترین شرافتها و بزرگىهاست. 38- فراگیرى و كتابت دانش «تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ فَإِنْ لَمْ تَسْتَطیعُوا حِفْظَهُ فَاكْتُبُوهُ وَ ضَعُوهُ فى بُیوتِكُمْ.» دانش را فرا گیرید و اگر توانِ حفظ كردنش را ندارید آن را بنویسید و در خانههایتان بگذارید. 39- دعاى مستجاب «أَنـَا الضّامِنُ لِمَنْ لَمْ یهْجِسْ فى قَلْبِهِ إِلاَّ الرِّضا أَنْ یدْعُوَ اللّهَ فَیسْتَجابُ لَهُ.» كسى كه در قلبش جز رضا و خشنودى خدا خطور نكند، چون خدا را بخواند، من ضامن اجابت دعاى او هستم. 40- عبادت و پرستش «مَنْ عَبَدَ اللّهَ عَبَّدَ اللّهُ لَهُ كُلَّ شَىْء.» كسى كه خدا را اطاعت و عبادت كند، خداوند همه چیز را مطیع او گرداند.
چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:, :: 22:6 :: نويسنده : محمد رضا همتی
1. مؤمن ، مؤمن واقعی نیست ، مگر آن كه سه خصلت در او باشد : سنتی از پروردگارش و سنتی از پیامبرش و سنتی از امامش . اما سنت پروردگارش ، پوشاندن راز خود است ، اما سنت پیغمبرش ، مدارا و نرم رفتاری با مردم است ، اما سنت امامش صبر كردن در زمان تنگدستی و پریشان حالی است 18. هر كس اندوه و مشكلی را از مؤمنی برطرف نماید ، خداوند در روز قیامت اندوه را از قلبش برطرف سازد التماس دعا چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:, :: 21:55 :: نويسنده : محمد رضا همتی
تعداد بشاراتى كه از پيامبر اكرم ( ص) درباره حضرت مهدى (ع) وارد شده ، بيش از آن است كه در اين مختصر گنجانده شود، ما از ميان اين احاديث تنها به ذكر چهل حديثى كه حافظ ابونعيم اصفهانى (متوفى 430هـ ) در كتاب اربعين حديث فى المهدى ذكر المهدى و نعوته و حقيقة مخرجه جمع آورى كرده ، اكتفاء مى كنيم. مرحوم على بن عيسى اربلى در كتاب كشف الغمه مى نويسد: چهل حديث درباره مهدى موعود به دست آورده ام كه حافظ ابونعيم اصفهانى آنها را جمع آورى كرده و من هم به ترتيبى كه او ذكر نموده ، مى آورم ولى از ميان سلسله سند فقط شخص راوى كه از پيغمبر روايت نموده است، نام مى بريم : حديث1- رفاه مردم در عصر امام زمان :
حديث3:
حديث4- مهدى فرزند فاطمه زهرا (س) :
حديث5- مهدى برگزيده خداست :
حديث6- مهدى ، حسينى است :
حديث7- قريه اى كه مهدى از آنجا قيام مى كند :
حديث8- ويژگيهاى حضرت :
حديث9 :
حديث10:
حديث31- سلطنت مهدى (ع):
حديث32- خلافت مهدى (ع) :
حديث33- بيعت با حضرت:
حديث34- پيوند دهنده دلها :
حديث35- بعد از مهدى زندگى بى فائده است :
حديث36- قسطنطنيه به دست مهدى (ع) فتح شود:
حديث37- مهدى (ع) پس از پادشاهان ستمگر:
حديث38-عيسى (ع) مأموم مهدى (ع) :
حديث39- مهدى با عيسى بن مريم سخن مى گويد:
حديث40- مهدى (ع) حافظ امنيت :
التماس دعا چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:, :: 21:48 :: نويسنده : محمد رضا همتی
«زندگی نامه حضرت خاتم الانبیا محمد مصطفی(ص)»
چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:, :: 21:40 :: نويسنده : محمد رضا همتی
«حضرت فاطمه الزهرا(س)»
چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:, :: 21:36 :: نويسنده : محمد رضا همتی
«امام على بن ابى طالب امير المؤمنين (ع)»
چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:, :: 21:27 :: نويسنده : محمد رضا همتی
«امام حسن مجتبى (ع)»
چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:, :: 21:25 :: نويسنده : محمد رضا همتی
«امام حسين(ع)»
چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:زندگی نامه امام سجاد,امام حسین,ولادت,شهدت,ویژگی های حضرت, :: 20:38 :: نويسنده : محمد رضا همتی
«امام سجاد(ع)»
چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:زندگی نامه امام محمد باقر,ولادت,شهدت,ویژگی حضرت, :: 20:20 :: نويسنده : محمد رضا همتی
«امام محمد باقر(ع)»
چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:زندگی نامه امام صادق,ولادت,شهادت,ویژگی حضرت, :: 20:13 :: نويسنده : محمد رضا همتی
«امام جعفر صادق(ع)»
چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:زندگی نامه امام موسی کاظم,ولادت,شهادت,ویژگی حضرت, :: 20:2 :: نويسنده : محمد رضا همتی
«امام موسی کاظم(ع)»
ابو الحسن موسى بن جعفر(ع)، امام هفتم از ائمه اثنى عشر(ع)و نهمين معصوم از چهارده معصوم(ع)است .تولد آن حضرت در ابواء(منزلى ميان مكه و مدينه)به روز يكشنبه هفتم صفر سال 128 يا 129 ه.ق. واقع شد.به جهت كثرت زهد و عبادتش معروف به العبد الصالح و به جهت حلم و فرو خوردن خشم و صبر بر مشقات و آلام زمانه مشهور به الكاظم گرديد. چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:زندگی نامه امام رضا,امام کاظم,ولادت,ویژگی های حضرت , :: 19:44 :: نويسنده : محمد رضا همتی
«زندگی نامه امام رضا(ع)»
اعيان الشيعة، ج 2 / الكامل، ابن اثير، 119/6، مصر 1303 ه.ق. /بحار الانوار، ج 49 / چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:امام محمد تقی,زندگی نامه,ولادت,امام رضا, :: 19:25 :: نويسنده : محمد رضا همتی
«امام محمد تقی(ع)»
ابو جعفر محمد بن على(ع)نهمين امام از ائمه اثنى عشر(ع)و يازدهمين معصوم از چهارده معصوم(ع) است.
«زندگی نامه حضرت امام علی نقی (ع)» ابو الحسن على بن محمد(ع)، امام دهم از ائمه اثنى عشر(ع)و دوازدهمين معصوم از چهارده معصوم(ع) است چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:امام حسن عسگری,زندگی نامه,امام هادی, ولادت,شهادت,ابو جعفر محمد, :: 12:31 :: نويسنده : محمد رضا همتی
«زندگی نامه امام حسن عسگری» الذريعة، 285/4، 293 / وفيات الاعيان، 372/1 / نور الابصار، مؤمن شبلنجى چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:, :: 11:50 :: نويسنده : محمد رضا همتی
«زندگی نامه حضرت ولی عصر»
حضرت مهدى امام دوازدهم از ائمه شيعه اماميه و مهدى موعود و يگانه فرزند امام حسن عسكرى(ع) مىباشد.همه شيعه اماميه بر امامت آن حضرت متفقند و او را زنده و از انظار غايب و حضرتش را نقطه اميد خود و منجى عالم بشريت مىدانند و پيوسته در حوادث سهمگين زندگى بدو پناه مىبرند و منتظر فرج او هستند تا آنگاه كه حكمت الهى اقتضاى ظهور و خروج و تصرف ظاهرى آن حضرت را نيز بكند و بنا به وعده خداوند زمين را از عدل و داد و مساوات پر كند و عظمت شريعت را تجديد نمايد و احكام الهى را در ميان مردم جارى سازد.
چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:اخبار روز فناوری اطلاعات, اخبار روز, جدید ترین اخبار آی تی, جدید ترین اخبار فناوری اطلاعات, دانش و کامپیوتر, daneshocomputer, اخبار جدید, ویندوز 8 , :: 11:41 :: نويسنده : محمد رضا همتی
اگر اخبار ویندوزفون ۸ را دنبال کرده اید، یادتان می آید که هفته پیش استیو بالمر آن را معرفی کرد. در آنجا گفتیم که این سیستم عامل جدید از کارت های حافظه پشتیبانی می کند. مایکروسافت گفته بود که کاربر به راحتی می تواند ویدئو، عکس و موسیقی را روی کارت حافظه اسمارت فون ذخیره کرد. همچنین می توان اپلیکیشن ها را روی آن نصب کرد.
حالا کاشف به عمل آمده که این آخری دروغ بوده و شما واقعاً نمی توانید اپلیکیشن ها را روی کارت حافظه نصب کنید. یعنی برای نصب اپلیکیشن ها باید از حافظه داخلی آن استفاده کنید. منظور مایکروسافت از قابلیت نصب اپلیکیشن ها این بوده که اگر فایل نصب اپلیکیشن ها روی کارت حافظه باشد، می توانید آن را روی حافظه داخلی نصب کنید. اگر شما از مارکت پلیس ویندوز برنامه یا بازی دانلود کنید مستقیماً روی حافظه داخلی نصب خواهد شد. کاربران ویندوزفون همچنان باید به حافظه داخلی دستگاهشان دلخوش باشند و برای افزایش تعداد اپلیکیشن هایشان باید اپلیکیشن ها و بازی های قبلیشان را پاک کنند (البته اگر حافظه اسمارت فونشان پر شده باشد). چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:اخبار روز فناوری اطلاعات, اخبار جدید فناوری اطلاعات, جدید ترین اخبار آی تی, دانش و کامپیوتر, daneshocomputer, اخبار جدید تکنولوژی های جهان , :: 11:35 :: نويسنده : محمد رضا همتی
گوگل در کنفرانس google I/Oتبلت 199 دلاری خود را معرفی نمود. این تبلت که محصول مشترک اسوسو گوگل است، مجهز به نمایشگر 7 اینچی و سیستمعامل Android 4.1 Jelly Bean و همچنین پردازنده ۴ هستهای Tegra 3 به همراه پردازنده گرافیکی ۱۲ هستهای GeForce است. در ادامه اطلاعات بیشتر این تبلت گوگلی را مشاهده میکنید.
این محصول در دو رنگ سفید و مشکی به بازار عرضه میشود. قیمت مدل 8 گیگابایتی این دستگاه 199$ دلار و قیمت مدل 16 گیگابایتی آن 249$ دلار است. از دیگر ویژگیهای این دستگاه میتوان به پردازنده Tegra 3 چهار هستهای و صفحه نمایش ۷ اینچی با رزولوشن 1200x800 پیکسل اشاره کرد. دوربین این تبلت، 1.2 مگاپیکسل و حافظه RAM آن نیز 1 گیگابایت میباشد. قدرت باتری Nexus 7 معادل 4,325mAh است و قادر است ۹ ساعت فیلم پشتسرهم پخش کند. جنس بدنه محکم به نظر میرسد و در ساخت آن از مواد پلاستیکی و نوارهای فلزی استفاده شده، در عین حال وزن Nexus 7 بسیار کم و حدود ۳۴۵ گرم است. دکمههای پاور و صدا سمت راست دستگاه نصب شدهاند. جک هدفون نیز در قسمت پایین دستگاه قرار گرفته است. با وجود اینکه نور محیط اطراف ما برای بررسی محصول بسیار زیاد بود، اما باز هم نمایشگر IPS براق دستگاه برای ما مشکلی ایجاد نمی کند. هیچ برنامهای مربوط به عکسها در این دستگاه نصب نشده است. مرورگر پیشفرض دستگاه نیز کروم میباشد. اینها همه اطلاعاتی بودند که در یک بررسی سطحی در نشست Google IO بدست آمدند. منتظر خبرهای بیشتر از Nexus 7 در دانش و کامپیوتر باشید. چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:دانش و کامپیوتر, فناوری اطلاعات, جدید ترین اخبار فناوری اطلاعات, اخبار جدید فناوری اطلاعات, daneshocomputer, اخبار آی تی, اخبار روز فناوری اطلاعات , :: 11:23 :: نويسنده : محمد رضا همتی
چند روز پیش زوتاک اعلام کرده بود که یک نسخه از کارت گرافیک GTX 670 مجهز به دو فن را به بازار ارائه خواهد کرد. به گزارش پایگاه خبری دانش و کامپیوتر و به نقل از techpowerup سخت افزار، این کارت گرافیک ابعاد کوچکی داشته و فضای کمی از داخل کیس را اشغال میکند.
حالا زوتاک اعلام کرده که به زودی یک نسخه Extreme Edition نیز در دست ساخت دارد که ابعاد آن به نظر از یک GTX 680 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA نیز بزرگتر است! طراحی بورد گرافیکی مشابه GTX 680 نسخه Extreme Edition (محصول زوتاک) است و افزایش تعداد فازها باعث شده تا ارتفاع کارت گرافیک بیشتر از حد معمول باشد.
فرکانس پیشفرض هسته گرافیکی 1111 مگاهرتز و فرکانس حافظه های گرافیکی نیز 6608 مگاهرتز موثر است. مدار رگولاتور این کارت گرافیک 13 فاز بوده و یک اتصال شش پین و یک اتصال هشت پین برای برق رسانی به آن در نظر گرفته شده است. خنک کننده غول پیکر این کارت گرافیک نیز شامل دو فن و پنج لوله انتقال حرارت هشت میلیمتری میشود. نکته جالب دیگر درباره این کارت گرافیک، عرضه آن تنها برای برخی از کشور های آسیایی است و دوستداران محصولات زوتاک در کشور های دیگر باید به نسخه AMP! Edition بسنده کنند.
چهار شنبه 11 دی 1392برچسب:گالکسی نوت جدید, سامسونگ, دانش و کامپیوتر, اخبار جدید فناوری اطلاعات, جدید ترین اخبار آی تی, اخبار فناوری, اخبار روز, :: 12:47 :: نويسنده : محمد رضا همتی
شرکت سامسونگ ساخت و عرضه نسخه بعدی گوشی Galaxy Note را تایید کرد. به گزارش پایگاه خبری دانش و کامپیوتر و به نقل از موبنا ، بر اساس اطلاعاتی که درباره نسخه بعدی Galaxy Note منتشر شده، این گوشی از صفحه نمایش بزرگتری نسبت به نسخه قبلی پشتیبانی می کند. این گوشی از نمایشگر ۵٫۵ اینچی AMOLED بهره می برد . و انتظار می رود از طراحی مشابه Galaxy S III برخوردار باشد . گفته می شود این دستگاه از دوربین ۸ مگاپیکسلی با حسگرهای پیشرفته، دو گیگابایت RAM، پردازشگر گرافیکی Exynos 5250 و پردازنده دو هسته ای ARM-15 پشتیبانی کند. این گوشی ماه سپتامبر (شهریور) پیش از معرفی آیفون ۵ به بازار تلفن همراه عرضه می شود. چهار شنبه 11 دی 1392برچسب:دانش و کامپیوتر, اخبار روز فناوری اطلاعات, آندروید 4, 1, آندروید جلی بین, آپدیت برای گالکسی اس 3, اخبار جدید آی تی, :: 12:43 :: نويسنده : محمد رضا همتی
به تازگی تصاویری از اسمارت فون LePhone K860 برروی یک وبلاگ ژاپنی منتشر شد. این سومین دستگاهی است که تایید شده از چیپ ست های ۴ هسته ای Exynos سامسونگ بهره می برد. قبلا اسمارت فون گلکسی اس ۳ سامسونگ و اسمارت فون Meizu MX 4-core از این پردازنده استفاده کرده اند.
به گزارش پایگاه خبری دانش و کامپیوتر و به نقل از موبنا، گوشی جدید لنوو با نام LePhone K860 عرضه می شود و از تراشه چهار هسته ای Exynos بهره می برد. پردازنده این گوشی 1.4 گیگاهرتزی بوده و با نسخه 4.0 ICS سیستم عامل آندرویید است. صفحه نمایش LePhone K860 پنج اینچی است و از دوربین هشت مگاپیکسلی و دوربین ثانویه دو مگاپیکسلی، یک گیگابایت RAM و چهار گیگابایت ROM پشتیبانی می کند. با سایز صفحه نمایش پنج اینچی، ضخامت این گوشی فقط 9.6 میلیمتر بوده و 185 گرم وزن دارد که خیلی متعادل به نظر می رسد. این گوشی ابتدا در بازار اروپا و آمریکا و سپس سایر بازارها عرضه خواهد شد. احتمالا در ماه آگوست عرضه می شود. لنوو (Lenovo Group Ltd) یکی از بزرگترین شرکتهای تولید و فروش رایانه شخصی و تجهیزات جانبی و دیجیتالی در دنیاست که مرکز آن در کشور چین قرار دارد. این شرکت با نام اصلی Legend در سال ۱۹۸۴ در پکن تاسیس و سال ۱۹۹۳ با پیشی گرفتن از دو شرکت اِیاِستی و کامپک به بزرگترین تولیدکننده داخلی رایانه در چین تبدیل شد. شرکت Legend سال ۱۹۹۹ به مقام بزرگترین فروشنده رایانه شخصی در منطقه آسیا-اقیانوسیه به غیر از ژاپن دست یافت و به منظور نوآوری در تولید رایانه و تامین نیازهای مشتریان خود، اقدام به ایجاد چند مرکز تحقیق و توسعه کرد. این شرکت، نام لنوو را در سال ۲۰۰۳ برای خود برگزید که برگرفته از "Le" ابتدای "Legend" و "novo" به معنای «نُوین» در زبان لاتین است. لنوو دو سال بعد از این تاریخ با واحد مربوط به تولید و فروش رایانه شخصی شرکت مشهور آیبیام ادغام شد و این واحد را که پیشتر زیانده بود به سوددهی رساند و میزان فروش رایانه آن در سطح جهان افزایش یافت. چهار شنبه 11 دی 1392برچسب:دانش و کامپیوتر, اخبار روز فناوری اطلاعات, آندروید 4, 1, آندروید جلی بین, :: 12:36 :: نويسنده : محمد رضا همتی
دانش و کامپیوتر : احتمالا اگر شما نیز یکی از دازندگان اسمارت فون های جدید سامسونگ از قبیل گالکسی S3 یا گالکسی نوت هستید ، بسیار کنجکاو هستید تا بدانید آیا سامسونگ تصمیم به عرضه آخرین نسخه اندروید یعنی ۴.۱ را برای این محصولات دارد یا خیر. با توجه به اینکه هنوز مدت زیادی از عرضه اندروید ۴ برای گالکسی نوت نمیگذرد. وب سایت technobuffalo در این رابطه با افراد مسئول در سامسونگ صحبتی داشته است ، که بنظر میرسد سامسونگ واقعا قرار است این کار را بکند البته با توجه به اینکه به عنوان مثال گالکسی S3 از هر لحاظ برتر از گالکسی نکسوس میباشد این موضوع زیاد هم دور از انتظار نمیباشد اما با این حال پاسخ سامسونگ را در زیر میخوانید. * سامسونگ به عنوان بزرگ ترین تولید کننده اسمارت فون در دنیا، بازار اندروید و اسمارت فون ها را با محصولاتی از قبیل گالکسی S3 ، گالکسی نوت و ... رهبری میکند . ما بیشترین محصولات را از خانواده نکسوس تولید کردیم و بسیار خرسندیم که دارندگان گلکسی نکسوس و نکسوس S اولین کسانی خواهند بود که تجربه کار با اندروید ۴.۱ را برروی تلفن همراه خود خواهند داشت
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل لینک
هوشمند نويسندگان |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|